یکی از دلایلی که وهابی ها شیعیان را به شرک متهم می کنند توسل به ائمه اطهار و درخواست حاجات از ائمه است.که اغلب شیعیان به خاطر عدم آگاهی، توانایی پاسخگویی به این شبهات را ندارند.
آیه ذیل را با دقت و تامل بخوانید:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابتَغُوا إِلَیهِ الوَسِیلَةَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ (۳۵)مائده
ترجمه:
ای کسانی که ایمان آوردهاید پرهیزگاری پیشه کنید و وسیلهای برای تقرب به خدا انتخاب نمائید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار شوید.(۳۵)مائده
” وسیله” در اصل به معنی تقرب جستن و یا چیزی که باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت میشود میباشد.وسیله در فرهنگ فارسی معین نیز به معنی “آنچه به توسط آن به دیگری تقرب جویند”است.
بنا براین وسیله در آیه فوق معنی بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار میشود شامل میگردد که مهمترین آنها ایمان به خدا و پیامبر اکرم (ص) و جهاد و عبادات همچون نماز و زکات و روزه و… می باشد.
شفاعت پیامبران و امامان و بندگان صالح خدا که طبق آیات صریح قرآن باعث تقرب به پروردگار میگردد، در مفهوم وسیع توسل داخل است، و همچنین پیروی از پیامبر و امام موجب نزدیکی به ساحت مقدس پروردگار میباشد وحتی قسم دادن خداوند به مقام پیامبران و امامان و صالحان که نشانه علاقه به آنها و اهمیت دادن به مقام و مکتب آنان میباشد جزء این مفهوم است.
لازم به تذکر است که هرگز منظور این نیست شیعیان چیزی را از شخص پیامبر یا امام ،مستقل از خدا تقاضا می کنند، بلکه منظور این است شیعیان به خاطر مقام و جایگاهی که پیامبر و امامان در نزد خداوند از طریق بندگی او کسب کرده اند از آنان میخواهند که دعایشان نمایند و شفیعشان در نزد حضرت باری تعالی باشند و این معنی نه بوی شرک میدهد و نه بر خلاف آیات دیگر قرآن است و نه از معنی آیه فوق خارج میباشد. (دقت کنید)و طبق آیه۲۵۵ سوره بقره حق شفاعت به اذن خدا در اختیار بندگان صالح قرار دارد.” کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟! “(بنا بر این، شفاعت شفاعتکنندگان، برای آنها که شایسته شفاعتند، از مالکیت مطلقه او نمیکاهد.)
لازم به ذکر است از آیات دیگر قرآن نیز به خوبی استفاده میشود که وسیله قرار دادن مقام انسان صالحی در پیشگاه خدا و طلب چیزی از خداوند به خاطر او، به هیچوجه ممنوع نیست و منافات با توحید ندارد، در آیه ۶۴ سوره نساء ،خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید:وَ لَو أَنَّهُم إِذ ظَلَمُوا أَنفُسَهُم جاؤُکَ فَاستَغفَرُوا اللَّهَ وَ استَغفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً
” اگر آنها هنگامی که به خویشتن ستم کردند (و مرتکب گناهی شدند) به سراغ تو میآمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش میکردند و تو نیز برای آنها طلب عفو میکردی، خدا را توبهپذیر و رحیم مییافتند”.
و نیز در آیه ۹۷ سوره یوسف میخوانیم که: برادران یوسف از پدر تقاضا کردند که در پیشگاه خداوند برای آنها استغفار کند و یعقوب نیز این تقاضا را پذیرفت.
در آیه ۱۱۴ سوره توبه نیز موضوع استغفار ابراهیم در مورد پدرش آمده که تاثیر دعای پیامبران را در باره دیگران تایید میکند و همچنین در آیات متعدد دیگر قرآن به این موضوع اشاره می نماید.
در مورد این موضوع چه در منابع اهل سنت و چه در منابع شیعیان روایات بسیار زیاد و در حد تواتر داریم که به خوبی استفاده می شود که توسل به این معنی هیچگونه اشکالی ندارد و در این جا مجال مطرح کردن آنان را ندارم و فقط در ادامه به دو روایت که مورد وثوق اهل تسنن هست اکتفا میکنم تا شبهه توسل به ائمه بعد از وفاتشان نیز حل شود.
در مورد جایز بودن توسل به پیامبر (ص) بعد از وفات چنین نقل میکنند که سالی در مدینه قحطی شدیدی شد، بعضی از مردم از ” عایشه” راه حل خواستند، او سفارش کرد که بر بالای قبر پیامبر روزنهای در سقف ایجاد کنند تا به برکت قبر پیامبر از طرف خدا باران نازل شود، چنین کردند و باران فراوانی آمد!.
” ابن حجر مکی” در کتاب” صواعق” از” امام شافعی” پیشوای معروف اهل تسنن نقل میکند که به اهل بیت پیامبر توسل میجست و چنین میگفت:
آل النبی ذریعتی و هم الیه و سیلتی
ارجو بهم اعطی غدا بید الیمین صحیفتی
” خاندان پیامبر وسیله من هستند آنها در پیشگاه او سبب تقرب من میباشند”” امیدوارم به سبب آنها فردای قیامت نامه عمل من به دست راست من سپرده شود”.