داستان تمام هیرو های وارکرافت
داستان تمام هیرو های وارکرافت
دو پسر Prophet یعنی Terrorblade و Magina با کمک قدرت الهی پر برکت شدند .
Terrorblade به طور غیر ارادی به دنیای غیر طبیعی Undead ها وارد شد .
Magina همیشه سعی داشت قدرت خود را افزایش دهد که در اخر توسط تمرین بسیار توانست به سرعت نور حرکت کند .
اما بر اثر تقدیر Megina با برادر خود Terrorblade به مبارزه پرداخت و تاریکی بر رشنایی چیره شد.
Viper
یک هیروی رام شده توسط خود Lick King که ادم خاننی است به نام Viper به وجود امد ! اسید تف میکند و بسیار وحشی است که سرعت و چابکی ان تمام رزمندگان را شگفت زده کرده است .
اون لقب از خود بی خود را داده است برای همین است که اون بدون ترس از امنیت جان خود با همه رو به رو میشود .
غدد بزاقی او تولید سم می کنند که باعث گزش دشمنان وبه پیچ و تاب خوردن و درد کشیدن و به شدت اسیب رساندن به اعصاب انها است .
در هنگام مواجه شدن با این هیولا قدرتمند مراقب باشید .
رنگ یکدست تاریک ان ممکن است اخرین چیزی باشد که شما برای همیشه خواهید دید .
Enchantress
اگر چه کلیه Dryad ها ( پری های جنگلی ) دختر های Cenarius هستند اما Aiushtha گفته می شود که اولین و دوست داشتنی ترین انهاست ، چون با او ارتباط مستقیم دارد ، او بیشتر قدرت Cenarius را به امانت گرفته بود .
این ثابت می شود به وسیله کنترل او بر روی Wisp های کوچک که او برای درمان هم تیمیهایش به کار می برد .
توانایی ان برای خودی کردن Unit ها بنا به در خواست Sentinel است .
با ترجیح در گیری با هیرو های رنج نسبت به Melee پرت میکند نیزه ای که ضربه وارد می کند با نیروی بیشتری به هدفی که در حال دور شدن است Agility او سازگار نیست و هر حریفی که تلاش کند تا او را بکشد در می یابد به سادگی سرش گیج خواهد رفت .
Geomancer
او توسط قبیله Germania پرستیده می شود ، Meepo یک روح بد ذات است که از زنده به گور کردن دشمنان خود در کوه لذت می برد .
Geomancer اسلحه خطرناکی است ، با پتانسیل از پای در می اوردن .
چند دشمن او قادر است تا دشمن را اهسته کند ، و با Poof مکانش را تغییر می دهد .
قدرت اصلی ، وبیشترین ضعف او توانایی تقسیم خود به ۴ بدن است .
Geomancer باید مراقب باشد زیرا با مردن یکی از انها همه می میرند.
Storm Spirit
یک نیروی اسمانی برای کمک به Sentinel ظاهر شده است : روح طوفان ( Storm Spirit ) انتخاب کرده است تا خود را در زندگی اشکار سازد .
هر چند روح بیشتر پاندا ها نابود شده است اما یک موجود اسمان بدنبال یک پناه در بدن Raijin است که نمی تواند به تنهایی رشد کند .
او خاصیت الکریکی دارد و با روح طوفان در ارتباط هست و برای نابودیScourge ها و بازگردانی روح پاندا ها می جنگد .
داستان Tauren
از زمان های باستان توسط بزرگان Tauren پیشگویی شده که Chieftain خواهد آمد او به اندازه بزرگترین جنگجویان قدرتمند و شبیه بزرگترین کاهن خردمند است . پس از چندین سال سرگردانی در سرزمین های مقدس و جستجوی معرفت و خرد از نیاکان خود را به عنوان یک قهرمان به اثبات رسانید . او همانند نیاکان بزرگش روح خود را به حرکت در میاورد و زمین را با قدرت و روحش به لرزه در میاورد نه فیزیک و نه جادو هیچ کدام قدرت تبر سحر آمیزش را کاهش نمیدهد سلاحی که توسط guardian های باستانی استفاده می شده . به واسطه همین تبر قدرتمند او میتواند زمین را شکاف دهد Cairne به واسطه انقام جویی از غارتگرهای سرزمین مادریش و خشم و غضب Scourge در صف نیروهای Sentinel قرار گرفت و داستان دیگر هیروها….
ا
داستان Murloc Nightcrawler
او سایه ها را جایی برای قدرت گیری و تجدید حیات قرار میدهد او در هر حمله قوی تر و دشمن ضعیف تر میشود کسانی که میخواهند فرار کنند گرفتار این شبح هولناک خواهند شد او عهد و پیمان خود با تاریکی را برای شکستن قدرتمند ترین ها استفاده میکند او در هر گوشه ای از زمین مشغول جنگ هایی بزرگ است او از عمیق ترین نقاط برای پیدا کردن یادگاران باستان آمده…….
داستان هیرو غول سنگی Tiny
پدیدار شده از دره های سنگی Ashenra ، غول های سنگی از کوه خود را به دنیا می آورند .
Tiny غول سنگی وقتی به تازگی متولد می شود هرچند اندازه اش کوچک است ولی صلابت و قدرت یک تپه را دارد.
او با توانایی فوق العاده قدرتی اش می تواند هر چیزی را به هوا پرت کند و مقادیر عظیمی از خاک را توسط قدرت عظیمش به طرف دشمن بپاشد . به علت ظاهر نا هموار و سنگی اش برای دشمنان اش ضربه زدن به او سخت است .
در طول زمان Tiny میتواند با بیرون کشیدن سنگ های گرانیتی اعماق وجودش توسط نیروی مغناطیسی اش فرم سنگی اش را رشد و نیرومند سازد.
داستان Traxex
ترکسس در میهن زیر زمینی خود هنر ها و اسکیل های جنگی را اموخت.او میخواست راه دشمن ها وشیطان های خونخوار رو ببندد.و به خاطر این او به تیم sentiel پیوست در سنتیل با تمرین های فراوان چابکی خود را افزایش داد و تیر هایی با حالت یخی اموخت.تا زمانی که چنین قدرت هایی توسط ترکسس اداره میشوند.هیچکس نمیتواند او را مورد بحث قرار دهد.و این شد که او به یکی از قهرمان های ابر قدرت تبدیل شد.
داستان Phantom Lancer
هرچند اسم واقعی او را هیچ یک از دوستانش نمیداند برای او لقب Azwraith است که به اندازه کافی اطلاعاتی را به تو میگوید.مانند فرشته ی مرگ عزرائیل برای پاک کردن از تمام کسانی که روح خود را به undead فروختند نبرد میکند.
او این توانایی را دارد که خود را مانند یک روح غیب سازد و سپس مرئی شود و توانایی ظاهر شدن در چندین مکان را دارد.
او برای مقابله با نیرو های undead از نیزه استفاده میکند.نیزه ای که به به او توانایی ساختن شبح هایی را مانند خودش میدهد که نیرو خیره کننده ای دارد.در جنگ او از نیروی حیات دشمنان برای ساختن شبح هایی مانند خود اما ضعیف تر استفاده میکند!
داستان هیرو : Vengeful Spirit بعنوان یک سرپرست و ناظر عمل می کرد. او به وسیله قدرتی که از Mortred که به او رسیده بود در یک آن میتوانست دشمن خود را که در حال مرگ بود از پای درآورد . او از Elune تقاضا می کند تا یک شانس برای تقاص گرفتن از دشمنانش به او داده شود . با وجود آنکه او جثه کوچکی دارد ولی دارای یک روح پر انرژی کشنده ای است . او شخصیتی مانند متفقین دارد . دشمنان او از او ترس و واهمه دارند چون از قدرتهای دنیای مردگان استفاده میکند . او می تواند بطور نا گهانی دشمنانش را با انرژی جادویی ناب خودش تغییر مکان دهد .
خب میخوام این دفعه برراتون بیوگرافی furion یا همون prophet براتون بنویسم خب داستان از این قراره در سرزمینی که هیچ وقت امن نیست او هیچ وقت خواب نیست furion برای محافظت از درختان دست به همه کار میزند او رهبر کوتوله های شب است موقعی که sentinels به او احتیاج داشت او را صدا زد و او برای نابود کردن ARCHMONDE به انها کمک کرد از قابلیت های او میتوان با کمک باد به هرجا که میخواهد برود . به کمک نیروی طبیعت درختانی را زنده کند که به دستور او گوش میدهند . هر وقت او به درختان بگویید آنها ضربه ای به دشمن وارد می کنند.
او بیشتر از یک نگهبان یا پیامبر است او یک ناجی است
ترجمه شده توسط H.R.R:
[alert type="blue"] این تیم از گوبلین های کوچک، به نوعی گیم پلی از همه هیرو را در اختیار
دارند. البته با اتکا به تله و معادن مخفی، تنها استراتژی که گوبلین آن
را فرا گرفته است، شکست دشمنان است. معادن زمینی، تله های ساکن و معادن
دوردست باید در زمان مناسب در اختیار باشند تا کارایی بهتری داشته
باشند. در جایی که در درگیری ها اهمیت کمتری دارد، گوبلین می تواند
امیدوار به با دام انداختن حریفان باشد. در هر صورت حمله به بیسی که با
این تعلیمات محافظت می شود، کار مشکلی خواهد بود، چرا که در سرتاسر
میدان نبرد، هزاران تله ی مخفی و اجتناب ناپذیر نهفته است. شاید تشخیص
نامرئی ها، راهکاری مناسب برای مقابله با این گوبلین های ناقلا باشد!
داستان :
با هوش فوق العاده، گوبلین آموخته است چگونه تله های کوچک خود را کار
بگذارد که روی آن ها هم حساب باز کرده است! آنها همچنین آموخته اند در
اعماق زمین حفاری کرده، تله گذاری کنند، آن هم تله های نامرئی که فقط با
چشم مسلح قادر به دیده شدن را دارند. همچنین پس از سال ها شاگردی نزد
راهب کالیمدور، یعنی اوریچ، آنها تله های فلج کننده بر سر راه قرار
دهند. بنابراین باید در مقابل او بسیار محطاط و دست به عصا بود! [/alert]
داستان:
به یاد داشته باش ، زمانی که به تاریکی میروی; هر قدمی که برمیداری ، تو را به قلمرو ارباب تاریکی ها ، بالانار ، نزدیکتر میکند . او کسی است که کنترل تمامی تاریکی های دنیا را در اختیار خود دارد . قلبت تندتر میزند ، پاهایت میلرزد و ذهنت در برابر پادشاه تاریکی از کار می افتد . هیچ شانسی برای مبارزه کردن ، فرار کردن و پنهان شدن نداری زیرا تاریکی همه جا را فرا گرفته . تو میتوانی دعا کنی ، میتوانی گریه کنی ، اما تاریکی مطلق پایان نمیابد ، تا زمانی که بمیری…
داستان:
جنگل های غربی به خوبی از اسرار خود محافظت می کنند. یکی از این اسرار Lyralei ، استاد کمان دار جنگل و فرزند مورد علاقه باد، است. الان او با اسم Windrunner شناخته شده
است. خانواده او در شب به دنیا آمدن و در اثر طوفان کشته شدند. خانه آن ها توسط باد نابود شد و وسایل ان ها در باد پراکنده شد. فقط فرد تازه متولد شده در این زمین های مرگ و نابودی زنده ماند.
در آرامش بعد از طوفان ، خود باد از کودک گریان که در علف ها افتاده بود مراقبت کرد. باد برای کودک ناراحت شد ، پس او را در هوا بلند کرد و جلوی در یک خانه در روستای همسایه گذاشت. در
سال های بعد باد معمولاً به زندگی کودک برمی گشت و هنگامی که او مهارت های خود را تقویت می کرد ، او را از دور نگاه می کرد. حال بعد از سال ها تمرین Windrunner تیر های خود را
درست به هدف می زند. با سرعتی باور نکردنی حرکت می کند ، گویی بادی از پشت او را به جلو می راند. با تیر های بسیار او دشمنان خود را می کشد و به نیروی خود طبیعت تبدیل شده است.
اینم از داستان هیرو :
Name: Shadow Fiend
تنها راه دفاع سایه شیطان از خود ، دروغگویی در حملات بی نظیر خود است . بعد از هر قربانی که توسط او به قتل می رسد ، وی روح آنها را برای قوی تر کردن حملات خود با جادویی خاص به دام می اندازد . این قابلیت به او اجازه می دهد تا حملات سنگینی را وارد سازد . قدرت بی نهایت وحشت ارواح ، می تواند با احضار رواح و فرستادن آنها به اطراف ضربه قابل توجهی را به هر آن کس که نزدیک او شود ، وارد سازد و همه را کند نماید . قدرت بی نظیر سایه های ویرانگر ، باعث می شود او منطقه کوچکی را به نابودی بکشاند ، آن هم در سه فاصله متفاوت . حضور لرد سیاه ، باعث می شود دشمنان ، مجروح شوند و آرمور آنها کاهش یابد . به خاطر این قابلیت ها ، موقیعیت قرار گرفتن او در نبرد ها بیشترین اهمیت را دارد .
اینم داستان هیرو:
Name: Beastmaster_ Rexxar
رکسار ، یک جنگجوی تمام عیار است که راه و روش هر نوع مبارزه ای را می داند . با وجود اینکه از نزدیک باید حمله کند ، اما این توانایی را دارد تا تبر های خود را تا فاصله های دور پرتاب کند تا دشمنانش را از هم بدرد . غرش های او ، نه تنها باعث بی نظمی آرایش دشمنان می شود ، بلکه به او و همرزمانش این امکان را می دهد تا دشمنان را از میان بردارند . توانایی های احضار او ، می تواند پشتیبانی خوبی برای او در زمان حملات رعد آسای او باشد . شاهین چابک رکسار ، می تواند در طول میدان نبرد پرواز کند تا دشمنان را دیده بانی نماید و قابلیت کند کنندگی گراز او که توسط نیزه های کوچک این گراز صورت می پذیرد ، می تواند مخالفان وی را به پایان عمرشان نزدیک کند . از آنجا که رکسار مرده ، مبارزی بی هویت است ، او می داند و این توانایی را دارد تا با هر دشمنی و در هر زمانی ستیز کند و آنها خرد کند .
اینم از داستان فقط نظر یادتون نره..
Name: Drow Ranger ،Traxex
ترکسس ، یک تیرانداز ماهر و متخصص در وطن زیر زمینی و غم آلود خود می باشد ، سرزمین آندردارک . او می خواست راه بر مقاصد پلید خویشاوندان شیطان صفت خود ببندد تا جهان را نجات دهد . به خاطر رسیدن به همین خواسته ، به گروه نگهبانان (Sentinel) پیوست . در آنجا بود که در تیر اندازی های دقیق ، ممتاز شد . برخی از توانایی های وی ، شامل جادوهای خاص و پرتاب تیر های یخی می گردد . تا این توانایی ها در ترکسس خود نمایی می کند ، کمتر کسی است که بتواند در مقابل چشمان قضاوت گر او تاب بیاوردند .
———————————————————————————————————————————————————
البته همون طور که دوستان می دونند ،شخصیت ترکسس در واقع در داستان اصلی هنر نبرد (Warcraft) به نام سیلواناس شناخته می شه که داستان خواندنی و جذابی داره . که می تونید از طریق لینک زیر و در دانشنامه آزاد ( ویکی پدیا ) قسمت دانش نامه هنر داستان سیلواناس رو مطالعه کنید :
دیگه منتظرتون نمیزارم اینم از زندگی نامه ,ترجمه شده توسط تیم ترجمه فورس گیم(H.R.R):
[alert type="blue"]
در اصل، چیزی بیشتر از روحی ضعیف از درختان نبود، ساکن و در صلح، در میان جنگل با عظمت خودش. با گسترش جنگ عظیم در زمین، موجودات جنگل مجبور به دفاع از خانه خود شدند. میل به دفاع باعث بیداری قدرت های او شد که تا به حال نسبت به آن مجذوب نشده بود. او کشف کرد این توانایی را دارد که زندگی خویش را با سیار موجودات پیوند زده و قدرتی مضاعف ایجاد کند و یا به آنها کمک کند تا از موقعیت خطر با کمک او فرار کنند.
این باعث شد در میام مردمش به نگهبان حلقه مشهور شود، به نگهبان موجودات. سایر موجودات سوگند یاد کردند کمک او باشند و در کنار وی در نبرد ها بمانند. بدون علاقه ای به جنگ میان سنتینل و اسکورج ، در مبارزه خواهد ماند فقط برای حفظ مردمش.
خب فکر کنم تمام هیرو هارو گذاشتم اگه چنتا جا افتادن بگیداااااااااااااا
داستان هیروی Troll Warlord
هنگامی که برای اولین بار گروه Sentinel قدرتش را گرد آوری کرد جنگجویان Troll به نظر قدیمی و غیر قابل اعتماد می آمدند. به غرور بسیاری از آنان لطمه خورد عده ایی نپیوستند و حتی عده ایی به Scourge پیوستند. تنها یک جنگجوی جوان پرخاشگر به نام Jah"rakal به Sentinel ها پیوست. او که به خاط سرعت پرتاب تبرش و تکنیک منحصر به فردش در پرتاب در زبان محلی خودشان به نام Blinding Axe معروف بود . روش های خاص او او را به یک اسطوره در میان رتبه خودش تبدیل کرده بود . او تنها برای Sentinel ها نمی جنگید ، حتی برای دفاع از Ancients نیز نمی جنگید بلکه می خواهد به Elves, Men, Orcs و بقیه ثابت کند که troll ها بهترین جنگجویان هستند.