
به دلم میگویم:
آن یوسفى هم كه برگشت به كنعان
استثنا بود!
تو غمت را بخور!
غربت را نباید در الفبای شهر جستجو کرد
همین که عزیزت نگاهش
را به دیگری فروخت
تو غریبی
---------------------------------------------------
چه زود ازم خسته شدی چه زود از یاد بردی منو
چه زود یکی دیگه اومد جامو گرفت تو دل تو
بهم وفا نکردی و تیشه زدی به قلب من
منو به غم نشوندی و گذشتی از کنار من
نمیدونم به جرم عشق یه عمره که زندونیم
توی آتیش غم تو یه عمره دارم میسوزم


خدایا ؛ کسی را که قسمت کس دیگریست،سر راهمان قرار مده
تا شبهای دلتنگیش برای ما باشد و روز های خوشش برای دیگری
---------------------------------------
من هنوز عاشقتم!
انقدر که میتوانم هر شب بدون اینکه خوابم ببرد
از اول تا اخر بی وفایت هارا بشمارم
ودست اخرباز همه را فراموش کنم...!

- الان میخوام برات دعا کنم ... چه آرزویی داری؟
- دعا میکنم فراموشم کنی
- دعا میکنم خوشبخت بشی
***
دعا کن بمیرم که شاید بتونی
ببخشیمو با خاطراتم بمونی
اگه رفتم از کوچه سرد چشمات
اگه مثل آبم تو آغوش دستات
هنوز سرخه چشمام که از غصه خونه
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
همیشه میگفتی خیالت تخت من وفادارم...
ومن چه راحت خیالم را تخت کردم
برای عشق بازی تو با دیگری...

یعنی میشود روزی برسد...
که بیایی!
مرا در آغوش بگیری...
بخواهم گله کنم!
بگویی هیس...
همه کابوس ها تمام شده...!

حالا که رفته ای
ساعتها به این می اندیشم
که چرا زنده ام هنوز؟
مگه نگفته بودم بی تو میمیرم؟
خدا یادش رفته است مرا بکشد
یا توقراراست برگردی؟!

تفاوت را ببین...
تو از کنار من بی تفاوت عبور میکنی...
ومن وقتی رد پایت را میبینم...
بغض میکنم...!