زینب(س) دختر علی بن أبیطالب، مادرش فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص)، همسر عبد الله بن جعفر بود.
وی از عبد الله دارای پنج فرزند به نامهای: علی، عون اکبر، عباس، محمد و أم کلثوم بود.[1]
مطابق گزارش شیخ مفید دو تن از فرزندان حضرت زینب(س) در کربلا همراه امام حسین(ع) بودند:
عبد اللَّه بن جعفر[2] (شوهر زینب) دو فرزند خود عون و محمد را نزد امام حسین(ع) فرستاد و نامهای نیز به وسیله آن دو برای آنحضرت فرستاد که در آن چنین نوشته بود:
«اما بعد تو را به خدا قسم میدهم، زمانی مرا خواندی از این سفر برگرد؛ زیرا من از این راهی که بر آن میروی بر تو ترسناکم از اینکه هلاکت تو و پریشانی خاندانت در آن باشد،
و اگر امروز تو از میان بروی روشنایی زمین خاموش خواهد شد؛ زیرا تو چراغ فروزان راه یافتگان و آرزو و امید مؤمنان هستی، و به راهی که میروی شتاب مکن تا من به دنبال این نامه خدمت شما برسم و السلام».[3]
عبد اللَّه(این نامه را فرستاد و از آن سو) به نزد عمرو بن سعید (حاکم مکه) رفته از او درخواست کرد اماننامه برای امام حسین(ع) بفرستد و او را آرزومند سازد که از این راه باز گردد،
عمرو بن سعید نامهای برای آن حضرت نوشت و در آن نامه او را امیدوار به نیکی و صله کرد و بر جانش امان داد، و آن نامه را به وسیله برادرش یحیی بن سعید فرستاد،
پس یحیی و عبد اللَّه بن جعفر به آن حضرت رسیده و پس از آنکه پسران خود را فرستاده بود (خود نیز آمده) و نامه عمرو بن سعید را به او دادند و در بازگشت آن حضرت تلاش بسیار کردند،
سید الشهداء(ع) فرمود: «من رسول خدا(ص) را در خواب دیدم و مرا به آنچه به دنبال آن میروم دستور فرمود»، آن دو گفتند: آن خواب چه بوده؟
امام(ع) فرمود: «آنرا برای کسی نگفته و نخواهم گفت تا خدای خویش را دیدار کنم»، پس همین که عبد اللَّه بن جعفر از بازگشت آن حضرت ناامید شد
به دو فرزند خود عون و محمد دستور داد امام حسین(ع) را همراهی کنند و در رکابش شمشیر زنند، و خود با یحیی بن سعید به مکه بازگشت.[4]
و در نهایت این دو فرزند زینب و عبدالله بن جعفر در کربلا به درجه رفیع شهادت نائل شدند.[5]