خانواده ریزعلی خواجوی پس از مرگش: هیچکس از او تقدیر نکرد/ باید اقساط وامی را که گرفته بدهیم
یونس خواجوی کوچکترین پسر ریزعلی گفت:
یک بار همان زمان او را به تهران دعوت کردند که از او تجلیل کنند. مقامات کشوری او را دعوت کرده بودند. ولی چون پدرم یک تفنگ سر پر غیرقانونی و قدیمی داشت و از آن نگهداری میکرد، تصور کرد که اگر به این مراسم برود او را تنبیه و زندانی میکنند. همین شد که این درخواست را رد کرد.
بعد از آن سالها همیشه از پدرم میشنیدم که میگفت چرا هیچکس از من تجلیل نکرد. بعد از آن دیگر کسی سراغش نیامد.
پارسال پدرم میلیون تومان از بانک کشاورزی وام گرفت. سند زمین کشاورزی را گذاشتیم تا این وام را گرفتیم. الان که پدرم فوت شده باید اقساط این وام را پرداخت کنیم اما پول نداریم. چون پارسال بارندگی نشد و زمینهای کشاورزی پدرم و من هیچ محصولی نداشت.
برای همین بی پول شدیم اما مجبوریم اقساط را هم پرداخت کنیم. اگر آن را پرداخت نکنیم یا زمینهای کشاورزی را از ما میگیرند و یا تنها یادگار پدرم که یک خانه در روستایمان است.