فراموش کردم
رتبه کلی: 3891


درباره من
lisans adabiad.dostare shero dastan
sange sabur
هدی.ابادی (hoda66 )    

عشق خداوند

درج شده در تاریخ ۹۰/۰۲/۲۶ ساعت 08:42 بازدید کل: 255 بازدید امروز: 40
 

یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود،فارق از جام الستش کرده بود

گفت :ِیارب از چه خوارم کرده ای ؟بر صلیب عشق دارم کرده ای؟

خسته ام زین عشق،دل خونم نکن.من که مجنونم تو مجنونم نکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم،این تو و این لیلای تو،من نیستم

گفت :ای دیوانه لیلایت منم، در رگت پیداو پنهانت منم

سال هابا جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۰۲/۲۶ - ۰۸:۴۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)