خدا:بنده ی من نماز شب بخوان و ان یازده رکعت است
بنده:خدایا خسته ام نمیتوانم
خدا:بنده ی من دو رکعت نماز شفع ویک رکعت نماز وتر بخوان
بنده:خدایا خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.
خدا:بنده ی من قبل از خواب سه رکعت نماز بخوان.
بنده:خدایا سه رکعت زیاد است
خدا:بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر ب...
مادر من فقط یک چشم داشت.من از اون متنفربودم...اون همیشه مایه خجالت من بود.اون برای امرار معاش برای معلم ها وبچه مدرسه ای ها غذا میپخت.یک روز اومده بود دم در مدرسه که به من سلام کنه ومنو با خودش ببره خیلی خجالت کشیدم.اخه اون چطورتونست این کارو با من بکنه؟به روی خودم نیاوردم فقط با تنفر بهش نگاه کردم ...
درویشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده میشود.پس از اندک زمانی دادشیطان در امدو رو به فرشتگان میکند ومیگویدجاسوس میفرستید جهنم؟از روزی که این ادم به جهنم امده مدام در جخنم در گفت و گو وبحث است و جهنمیان را هدایت میکندو...حال سخن درویشی که به جهنم رفته بود این چنین است:با چنان عشقی زندگی کن که حتی ب...
دختر کوچکی هر روزپیاده به مدرسه میرفت و برمیگشت.با اینکه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود وآسمان نیزابری بود.دختربچه طبق معمول همیشه پیاده بسوی مدرسه راه افتاد.بعد از ظهر که شدهوا رو به وخامت گذاشت وطوفان ورعدوبرق شدیدی درگرفت.مادر کودک که نگران شده بود مبادا دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسدیا ا...