جواز دل شکستن
جناب آقای حاج فتحعلی تعریف کردند: یک روز آقای دکتر نزد آقای مجتهدی امده و گفتک آقا جان یک باب مغازه دارم که آن را اجاره داده ام اما موجر چند ماهی است که از پرداخت اجاره آن خودداری کرده و می گوید استطاعت پراخت مال الاجاره را ندارم.
اجازه مب دهید علیه او اقدام کنم؟
آقا سکوت کرده و حرفب نزدند. روز بعد که آقای دکتر می خواست خدمت ایشان برسد، به او اجازه ورود ندادند و تا یک هفته آقای دکتر می آمد ولی آقا او را نمی پذیرفتند وقتی علت آنرا ازایشان سوال کردم فرمودند:
بیست سال دربیابان ها رفته و خانه به دوش صحرا ها بودیم تامبادا دل کسی را بشکنیم و به کسی آزاز برسانیم اکنون ایشان آمده است از ما جواز دل شکستن بگیرد
می تونید کتاب موبایل رو از اینترنت پیدا کنید
لاله ای از ملکوت .حمید سفیدابیان درباره عارف بزرگ شیخ جعفر مجتهدی