#حدیث
#امام_زمان
#دعا_زمان_غیبت
علِیُّ بنُ إِبرَاهِیمَ عَنِ الحَسَنِ بنِ مُوسَی الخَشَّابِ عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ مُوسَی عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ بُکَیرٍ عَن زُرَارَةَ قَالَ سَمِعتُ أَبَا عَبدِ اللَّهِ ع یَقُولُ
إنَّ لِلغُلَامِ غَیبَةً قَبلَ أَن یَقُومَ قَالَ قُلتُ وَ لِمَ قَالَ یَخَافُ وَ أَومَأَ بِیَدِهِ إِلَی بَطنِهِ ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَةُ وَ هُوَ المُنتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِی #یُشَکُّ فِی وِلَادَتِهِ مِنهُم مَن یَقُولُ مَاتَ أَبُوهُ بِلَا خَلَفٍ وَ مِنهُم مَن یَقُولُ حَملٌ وَ مِنهُم مَن یَقُولُ إِنَّهُ وُلِدَ قَبلَ مَوتِ أَبِیهِ بِسَنَتَینِ وَ هُوَ المُنتَظَرُ غَیرَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ أَن یَمتَحِنَ الشِّیعَةَ فَعِندَ ذَلِکَ یَرتَابُ المُبطِلُونَ یَا زُرَارَةُ قَالَ قُلتُ جُعِلتُ فِدَاکَ إِن أَدرَکتُ ذَلِکَ #الزَّمَانَ أَیَّ شَیءٍ أَعمَلُ قَالَ یَا زُرَارَةُ إِذَا أَدرَکتَ هَذَا الزَّمَانَ فَادعُ بِهَذَا #الدُّعَاءِ
"اللَّهُمَ عَرِّفنِی نَفسَکَ فَإِنَّکَ إِن لَم تُعَرِّفنِی نَفسَکَ لَم أَعرِف نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِن لَم تُعَرِّفنِی رَسُولَکَ لَم أَعرِف حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِن لَم تُعَرِّفنِی حُجَّتَکَ ضَلَلتُ عَن دِینِی"
ثمَّ قَالَ یَا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِن #قَتلِ غُلَامٍ بِالمَدِینَةِ قُلتُ جُعِلتُ فِدَاکَ أَ لَیسَ یَقتُلُهُ جَیشُ #السُّفیَانِیِّ قَالَ لَا وَ لَکِن یَقتُلُهُ جَیشُ آلِ بَنِی فُلَانٍ یَجِیءُ حَتَّی یَدخُلَ المَدِینَةَ فَیَأخُذُ الغُلَامَ فَیَقتُلُهُ فَإِذَا قَتَلَهُ بَغیاً وَ عُدوَاناً وَ ظُلماً لَا یُمهَلُونَ فَعِندَ ذَلِکَ تَوَقُّعُ الفَرَجِ إِن شَاءَ اللَّه.
زراره گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام میفرمود: برای آن جوان پیش از آنکه قیام کند، #غیبتیاست، عرضکردم: چرا؟ فرمود: میترسد- و با دست اشاره بشکم خود کرد- (یعنی میترسد شکمش را پاره کنند) سپس فرمود: ای زراره! اوست که چشم براهش باشند، و اوست که در ولادتش تردید شود:
برخی گویند: پدرش بدون فرزند مرد، و برخی گویند: در #شکم مادر بود (که پدرش وفات یافت و سپس هم بدنیا نیا؟؟ مد) و برخی گویند: دو سال پیش از وفات پدرش متولد شد و اوست که در انتظارش باشند ولی خدای عز و جل دوست دارد شیعه را بیازماید» در زمان (غیبت) است ای زراره که اهل باطل شک میکنند، زراره گوید: من عرضکردم، قربانت، اگر من بآن زمان رسیدم چکار کنم؟ فرمود: ای زراره:
اگر بآن زمان رسیدی، با این دعا از خدا بخواه: «خدایا خودت را بمن بشناسان، زیرا اگر تو خودت را بمن نشناسانی، من رسولت را نشناسم (برای اینکه هر کس خدا را شناخت، بر او لازم میداند، که از راه لطف بندگانش را هدایت کند و کسی که خدا را نشناخت، فرستاده او را هم نمیشناسد) خدایا تو پیغمبرت را بمن بشناسان، زیرا اگر تو پیغمبرت را بمن نشناسانی، من حجت ترا نشناسم (برای اینکه امام جانشین پیغمبر و دست نشانده او بدستور خداست و مقام و ارزش جانشین مربوط بمقام و ارزش جانشین گذار است از این جهت شیعه میگوید: امام باید از لحاظ علم و عمل و اخلاق و عصمت مانند پیغمبر باشد) خدایا #حجت خود را بمن بشناسان، زیرا اگر تو حجتت را بمن نشناسانی، از طریق دینم گمراه میشوم.
سپس فرمود: ای زراره! بناچار جوانی در مدینه کشته میشود، عرضکردم: قربانت، مگر لشکر سفیانی او را نمیکشند؟ فرمود: نه، بلکه او را لشکر آل بنی فلان بکشند، آن #لشکر میآید تا وارد مدینه میشود و آن جوان را میگیرد و میکشد، پس چون او را از روی سرکشی و جور و ستم بکشد، مهلتشان بسر آید، در آن هنگام امید فرج داشته باش ان شاء اللَّه (مقصود از این جوان گویا همان نفس زکیه است که در علائم ظهور روایت شده است).
منابع:
الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج1 ؛ ص337
أصول الکافی / ترجمه مصطفوی ؛ ج2 ؛ ص134
کانال بحارالـانوار
https://t.me/beharlanvar