فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 3215


درباره من
همان ارش محمدی قبلی هستم


مدرس دانشگاه و مهندسی عمران






.هرگز نرسیدن بهتر از دیر رسیدن است.

حادثه خبر نمی کند اما بی خبر هم نمی گذارد.

شاهنامه اولش خوش آخرش رفت.

مشکل اشتغال با بی کاری حل می شود.

فرصت طلب از رابطه ی شکر آب ، مربا می پزد.

هنرمند در سرزمین مرده پرستان بعد از مرگ متولد می شود.

عرق حلال می خورد پیراهن کارگر.

این هم شعار حزب باد : هرچه بادا باد.
هزار چاقوی بی دسته ساخت ، چاقو ساز صلح طلب.

با عشق زمان فراموش میشود، شاید با زمان هم عشق فراموش شود.
آرش-محمدی (hosen-f )    

من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم.

درج شده در تاریخ ۹۵/۱۰/۳۰ ساعت 23:46 بازدید کل: 269 بازدید امروز: 269
 

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.
نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.
بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.
مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید.
موعد عروسی فرا رسید.
زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که کور شده بود.
همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.
۲۰سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت،
مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.
همه تعجب کردند.
مرد گفت: من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم.



تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۵/۱۰/۳۰ - ۲۳:۴۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)