نامه ی جالب حضرت رضا به زائرش...
شهید دستغیب در کتاب داستانهای شگفت انگیز ص ۱۶۵نقل میکند:
حیدر آقا تهرانی گفت:
در چند سال قبل، روزی در رواق مطهر حضرت امام رضا علیه السلام مشرف بودم .
پیرمردی را که از پیری خمیده و موی سر و صورتش سفید شده و ابروهایش بر چشمانش ریخته بود را دیدم؛
حضور قلب و خشوعش مرا متوجه او ساخت .
وقتی که خواست حرکت کند دیدم از حرکت کردن عاجز است؛ او را در بلند شدن یاری کردم
و آدرس منزلش را پرسیدم تا او را به منزلش برسانم .
ـ گفت:
حجرهام در مدرسه خیرات خان است .
او را تا منزل همراهی کردم و سخت مورد علاقهام شد؛ به طوری که همه روزه میرفتم و
او را در کارهایش یاری میدادم . روزی نام و محل و حالاتش را پرسیدم .
گفت:
نامم ابراهیم است و اهل عراقم و زبان فارسی را هم خوب میدانم. ضمن بیان حالاتش گفت:
من از سن جوانی تا حال هر سال برای زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام مشرف میشوم و
مدتی توقف کرده و باز به عراق باز میگردم .
در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود، دو مرتبه پیاده مشرف شدهام .
در مرتبه اول سه نفر جوان، که با من همسن بودند و رفاقت و صداقت ایمانی بین ما بود و
سخت به یکدیگر علاقه داشتیم، مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و از مفارقت من و این که نمیتوانستند
با من مشرف شوند، سخت افسرده و نگران بودند .
هنگام وداع با من گریستند و گفتند:
تو جوانی و سفر اول توست و پیاده و به زحمت میروی؛ پس حتماً مورد نظر واقع میشوی؛
حاجت ما از تو این است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام نموده و در آن محل شریف یادی از ما بنمایی .
پس آنها را وداع نموده، به سمت مشهد حرکت کردم .
پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی شدید به حرم مطهر مشرف شدم .
پس از زیارت، در گوشهای از حرم افتادم و حالت از خود بیخودی و بیخبری به من عارض شد؛
در آن حالت دیدم حضرت رضا علیه السلام به دست مبارکشان رقعهای میدادند و چون به من رسیدند،
چهار رقعه به من مرحمت فرمودند .
ـ پرسیدم چه شده است که به من چهار رقعه دادید؟
ـ حضرت فرمودند:
یکی از برای خودت و سه تای دیگر برای سه رفیقت !
ـ عرض کردم این کار، مناسب حضرت نیست خوب است به دیگری امر فرمایید تا این رقعهها را تقسیم کند .
ـ حضرت فرمودند:
این جمعیت همه به امید من آمدهاند و خودم باید به آنها برسم .
پس از آن یکی از رقعهها را گشودم دیدم چهار جمله در آن نوشته بود:
«برائة من النار و امان من الحساب و دخول فی الجنه و انا بن رسول الله صلی الله علیه و آله» ؛
خلاصی از آتش جهنم و ایمنی از حساب و داخل شدن در بهشت منم فرزند رسول خدا .