به گزارش فرهنگ نیوز، هنوز چند روزی به شروع تبلیغات کاندیداها باقی مانده است. فضای بحث در خانوادهها، مترو، تاکسیها و اتوبوسها همه و همه حکایت از تغییر و تحول مهمی را میدهد و از همه جا بحث بالاتر، فضای دانشگاههاست که بسیاری از دانشجویان را به رفتن به ستاد تبلیغاتی دلخواهشان تشویق میکند. دانشجویان دختر و پسر با تیپ و قیافههای متفاوت!
یکی از دانشجویانی که بیشتر از همه نظرم را جلب کرد، دختری بود که در جمع دوستانش زیاد به آنها شبیه نبود و ساده بودنش و نوع حجابش برایم قابل تأمل بود؛ و مهمت اینکه از همه دوستان دیگرش هم بیشتر بحث انتخابات میکرد و از دوستانش میخواست که آنها هم امسال تجربه فعالیت در ستادتبلیغاتی را داشته باشند.
خانم ف. ۲۹ ساله، فعال در ستاد تبلیغاتی سال ۸۸
-انگیزه شما برای فعالیت در ستاد چه بود؟
** همیشه وقتی پدر، مادر و یا کسانی از دهه ۴۰ برایم از زمان انقلاب و هیجان آن زمان صحبت میکردند، خیلی غبطه میخوردم از اینکه کاش جای آنها بودم و خودم آن روزها را تجربه می کردم، خودم برای بدست آوردن انقلابم تلاش میکردم. اما خوب ... چه میشه کرد، ما بچههای دهه ۶۰ این هیجانمون برای انقلابمون را یک جا باید خالی کنیم و کجا بهتر از ستادهای تبلیغاتی نامزدها؛ جایی که همه جوان هستیم و با شور و هیجان فعالیت میکنیم.
-آیا امسال هم مایل به فعالیت هستید؟
** امسال ازسالهای گذشته بیشتر راغب هستم و از دوستان هم خواستم که بیایند، با وجودیکه خودتان تیپ و قیافه بچهها را دیدید...(خنده)، البته خدا کند مثل سال ۸۸ باشد و به تیپ جوانها کاری نداشته باشند تا همه بتوانند فعالیت کنند.
- آیا نوع پوشش شما در بدو ورود به ستاد وآغاز فعالیت از سوی مسئولین مربوطه مورد توضیح واقع شد؟
** خیر، بچهها به صورت خودجوش باحجاب بودند و هیچ کس به اجبار چادر سر نمیکرد و هر کس هر پوششی داشت در گروه با پذیرش روبرو میشد و این مهم نبود که حتما پوششی مثل اکثریت داشته باشد ولی خودش در جمع که قرار میگرفت، رعایت بیشتری را میکرد.
-آیا در قبال فعالیتی که در ستاد انجام میدادید، هزینهای دریافت میکردید؟
** همه بچهها آنقدر با عشق و هیجان تا دیروقت فعالیت میکردند که اصلا یادشون نبود که دنبال هزینه باشند. با توجه به اینکه کاندیدای ما، جزو فردی ولایی تعریف شده بودند، به عشق امام خامنهای، بچهها از جونشون مایه گذاشته بودند و کاملا فیسبیلالله میرفتیم تا از کاندیدایی که ولایتمدار است، حمایت کنیم.
-پس حضور شما در ستاد به منزله تأیید کاندیدا محسوب میگردید؟
**۱۰۰% همین بود، این را هم اضافه کنم برای ستاد ما شاید این ویژگی حتمی بود چون شنیده بودیم در ستادهای رقیب، به طور مثال یکی از کاندیداها اعلام کرده بودند که اگر رأی بیاورند به هر یک از روسای ستادهایش یک ماشین پرشیا میدهد یا اینکه در ستاد کاندید رقیب دیگر، روزی ۵۰ هزار تومان به روسایشان میدادند.
-سخن پایانی تان؟
** از همه مسئولین کشور تقاضا میکنم اجازه بدهند تا ما جوانها در کنار همدیگر تجربه سیاسی ملی داشته باشیم و اگر دختر و پسرجوانی از این فرصتها، سوء استفاده کردند به حساب همه ما ننویسند. باور کنید در ستادی که من فعالیت میکردم بسیاری از بچهها بعد از انتخابات دچار تحول فکری شدند و ظاهر و نوع پوششان تغییر پیدا کرد. وقتی جوانها چیزی را خودشان بدست بیاورند به راحتی از دستش نمیدهند و با تمام وجود از آن دفاع خواهد کرد. به امید روزی که در ستاد تبلیغاتی جامعه مهدوی فعالیت نمایم.