امروز جواب نامه وزیر دستم آمد.حرف مفتی زده بود.حیف به ارزش میزی که او نشسته است.اگر یک چوپان بود.بهتر از او مدیریت می کرد چرا که لااقل از احساس انسانی بر خوردار می شد.
با امسال ،نزدیک به هشت سال است در اعاده حق قانونی مان تلاش می کنیم.اما مردی نیست.که صفت مردانگی داشته باشد.می ترسیم زیاد حرف بزنیم.مارا مرتد اعلام کنند.فردا که همه از خواب بیدار شدند.مارا بر چوبه دار ببینند.
گاها سفارش می کنند.اگر اعتراضی دارید.با نامه انجام بدهید.با نامه چند سال اینکار را کردیم.اما جزء عذاب بدتر چیزی عایدمان نشد.اینها از مدیریت چیزی سرشان نمی شود.در مقابل اعتراض با تکیه بر اهرمهای قدرت نوادگان و نوچه های خود آنقدر خرابت می کنند.که حتی عزیزانت هم با آنها هم نوا می شوند.
یکبار به جرم واهی جاسوسی بعنوان یک ایرانی در امارات تا نزدیک مرگ رفتم.دیگر چیزی برای باختن ندارم.بعداز اتمام حرکت آخرم،در راهی نو با مایه مرگ جلو خواهم آمد.تا شاید ترازوی نامیزانتان ،اگر هم به اندکی ترازکنم.