قرار نبود.چنین پیوندی در میانه بدلیل عدم همراهی کوهنوردان و گروه های اجتماعی و مسئولین میانه در صعود با دوچرخه های سایکل توریستی با بارهمراه و تجهیزات برای اولین بار در ایران و جهان با یک برنامه خیرخواهانه شکل بگیرد.اما به حرمت تنها دو نماینده از دوستان میانه ای در بدرقه حرکت و ارج نهادن به این حرکت ،قرار شد.به پاس قدردانی و سپاسگزاری از آقای نیما پاکدل و آقای هادی سجادیان بخشی از این خاک را در خطبه عقد همزادی دماوند با قافلانکوه در تفسیر نمادین این حرکت بی بدیل همراه کنیم.
این برنامه از اول قرار بود.با روستای هفت چشمه و کوهها و چشمه های آن با دانش آموزان خوانده شود.اجرای این برنامه در سلسله رازهای درونی یک انسان از دریچه نگاههای توانستن و شدن در خواستن خلاصه شده است.گذشته ثابت کرده،هر برنامه ای داشته بدون توجه به نگاههای نا جور و تضادها و خوابهای موذیانه و گاها چاپلوسانه، تبلور شور و نشاط و بهتر زیستن را با پشتکار و تلاشش اجرا کرده است تاخطی از او برتاریخ و فرهنگ باقی بماند.
آقا نیما قسمت شد در این برنامه با رکابزنی از میانه و حضور در مرتفع ترین کوه قافلانکوه،گچلیک حضور یابد.اما آقا هادی بدلیل امتحانات و درگیری فرصت نشد،حضور یابد.تا عرفان کوچلو جای اورا پر کند.اما عرفان کوچلو تر از آن بود.که تا این نقطه رکاب بزند.تا جور این حرکت را خودش و پدرش بکشد.نشستن در مسیر 40 کیلومتری بر روی خورجین دوچرخه سایکل توریستی در توان حوصله و نهیفی او نبود.تا تحمل کند و فشار سنگینی دوچرخه را بر پدر تحمیل کند.
خاک دماوند را که در حرکت با دوچرخه های سایکل توریستی رکابزنی از تهران و صعود به دماوند با نیت خیر در برگشت،همراه آورده بودم.با حضور این عزیزان بعداز پل گچلیک در اولین پای صعود پخش کردیم.تا این عقد همرادی شکل بگیرد.انتخاب این محل در حقیقت همراهی با تمام انسانهایی که قصد حضور در اوج گچلیک و یا در پای کوه تردد می کنند،هست.تا سالها نقل قول دلهای پاک و صادق در نیتی خاص زنده بماند
عرفان کوچلو به نیت عمو محمد پاسخی و آقای علی کریمی به نیت سیدمحمد امین ذکریا و آقای نیما پاکدل به نیت سید مسعود طباطبایی وخودم هم به جای خودم،این مراسم را در یاد دلاور مردان این چنین حرکتی تقدیم دلهای بزرگ و صادق با باور ویژه در میزبانی شاهد اوج نگاههای ویژه در تقلای یک فرهنگ ویژه متعلق بودن به گچلیک بام قافلانکوه هدیه کردیم.