عشق بی نهایت من

 

 

 

تو......

تو یو سف قلب منی

بیا که با آمدنت

کلبه احزان دلم شود

گلستان گل من....

        ******************************************

شبی در عالم رویا تو را دیدم تک وتنها....دویدم من درآغوشت شدم دیوانه مدهوشت تنم گرشدتنت گرشد صدای قلب من تندشد تنم ازخود بیخود شدنفس کندشد...نگاهم درنگاه تو چه بی پروا گره میخورد...لبانم ازلبان توچه بی وقفه همش لب خوردهمین که پاشدم ازخواب فقط من بودم وغمهام نرفت ازیادمن یادت نرفت ازخاطرم رویات...هنوزم تنم داغ است ازحرم نفسهایت... هنوزجای لبت حس میشودانگاربرروی لبهایم بیابرگرد به این خونه به سرای دل من دیوونه بیاهرشب بخواب این من تنهای دیوونه

                  ************************************************

چیه سخته واست عشقم؟واست سخته که تنهاشی؟بری دورازمن و دنیام بایکی دیگه آشناشی؟بسازی زندگی بی غم براش یک آسمون لبخند بشی همدم براشبهاش بشی روزا براش دنیاش نگی روزی همین دستات که حلقه کردی بردستاش  یک روز بود واسه عشقت فقط خواب و فقط رویا چی شد  دل به دلش دادی چی شد من رفتم ازیادت چی شد که این منه تنها نشد یک لحظه دریادت حالاهرشب کناراون می بندی تو چشماتو نگفتی آرزو بودش واسه من دیدن چشمات نبندچشماتو که دنیام سیاه وتیره و تاره نزار حسرت بشه بازم برام احساس اون دستات نزار حسرت بشه دنیام برای لمس اون دستات ببین پیچیده بازم بوی عطر یاست رو تموم لحظه های من ببین بازم چه بی پروا میگم عاشقتم میمونم من...

******************************************************

خدایابازنمی فهمم چرا دنیاهمش تاره چراروزای بی یارم برام مثه یه زندونه چراتنهایی هارو نمیشه بردومدفون کرد؟چرادنیای آدمهاپرازرنج وپرازگریه است.چراشبهای این دنیا فقط تیره وتاره...؟!بیارنگی بزن بر روی این دنیای ماتم هام بیابگذارمن باشم به دورازغصه ورنج ها.بیایارعزیزمن بزن رنگ محبت رابیانزارکه تنهاشم.بمون باقلب بیمارم بگوتااخرغصه تومیمونی کنارمن.ببین دل های آدمهااگرچه آهن وسنگه ولی قلب تو ای خوبم برای من مثه گنجه.همه دارایی من همین قلبه پرازمهره.همین چشمای معصومت واسم آرامشم رومیسازه.تموم لحظه های من پرازحرم نفس هاته.تموم این در ودیوارنشون ویادگاراته.نگیراین یادگاری رواز در و دیوار این قلبم.بزارتا ابد باشههمین حس دوست دارم.

 

همین حس دوست دارم.

 

*******************************

خدایا باخودم گفتم وبلاگ میزنم توش حرف دلمو به عشقم میزنم غافل ازاینکه نمیتونم اسمشو به زبون بیارم حسودیم میشه به بقیه که راحت اسم عشقشون رو میارن.

اماعشق من تو دنیای مجازی معروفه من نمیتونم چیزی ازش بگم.یعنی خودش اجازه نمیده بعضی وقتا میگم نکنه فکر میکنه عشق من حقیره که دوست نداره اسمشو به زبون بیارم اما دلم میگه نه من باورش دارم واقعا دوست داره.منم دوسش دارم نمیخوام براش دردسر درست کنم.فقط بهش میگم عاشقتم عشق بی نهایتم.دوستت دارم ازصمیم قلبم.

بااینکه ازم دوری اما هر وقت دستمو میزارم رو قلبم,می بینم سرجاتی!!!!!

**************************************************************************

زینب جان تو درست میگفتی عشق من زود گذربود.نمیدونم چجوری وازکجا بگم که هنوزطعم عشقونچشیده بایدزچوب جدایی رو بخورم.امامن همون عاشقترینم.همون مجنون ترین لیلا.دوباره دستام یخ زده و حس نوشتن ندارم.دوست ندارم بگم بهم چیاگفت.شاید من مقصرم همیشه همیشه.تا ابد.مسئول اشکای امروزم خودم هستم.وقتی میگه خاموش کن اگه دوست داری بمون.یعنی اینکه حالموبهم زده برو بمیر.شنیدی میگن همچی زیادیش حال آدموبهم میزنه؟؟؟؟؟زیادی دوستش داشتم.که حالش ازمن بهم میخوره.زیادی بچه ام زیادی ساده ام.زیادی حساسم.یادنگرفتم که عاشقی یعنی دلتوبدی دست کسی امانت اونم برداره شیشه دلتوجلوی چشاته بزنه زمین وبگه برو به جهنم.هم خودت هم دلت.من دست ازعشقم برنمیدارم نه بهش زنگ میزنم نه چیزی اونقدیادشوتو دلم نگه میدارم که مرگم سر برسه.خدا هم انگار با من شوخیش گرفته.خدایا ازانجمادنگاههای سرداین مردم دلم برای جهنمت تنگ شده.میدونم جهنم برام ساختی تا عذابم بدی.ولی خدایاجهنم عاشقافرق میکنه نه؟؟!!چون داره تموم تنم یخ میزنم قدرت نوشتن وازم گرفته.دلم واست همیشه تنگ میشه عشق بی نهایت من.مطمئن باش توقلبمی تا بی نهایت.

****************************************************

امروز اوضاع یه خرده بهتره.زندگی میگذره سخت امادلخوشیم به اینکه هنوز اسم عشقم روی منه.هنوز منو ترک نکرده اماخب فرقی هم باترک نکرده نداره.دلم برات تنگ شده بود مرسی گلم هرچندکه بی خبربود اماعکستوفرستادی.دلم خیلی برای دیدن تنگ شده بود.درسته باهام حرف نمیزنی امانشون دادی توهم دوستم داری.بووووس.عزیزترین من.

*****************************************************

ببینم خودت می فهمی چی میگی؟؟؟سلام صبحت بخیرگلم.عزیزم وابستم نباش میدونی که درست نیست.من خوبم نگران نباش گلم.اینم شد پیام؟؟؟؟داری زجرکشم میکنی که مقدمه چینی کنی براجدایی؟خیلی بی انصافی حالاکه آب رسیده به بالای تنم حالامیگی اینجاعمیقه بیابیرون؟؟؟نیش داروبعدازمرگ سهراب؟نمیدونم که چی میشه فقط ازت جدانمیشم حالاهرکاری میخوای بکنی بکن.اگه میخوای ازم جداشی گلم وعزیزم چیه؟جواب نمیدی فراموشت کنم؟مگه ساده بهت دل بستم که ساده ازدستت بدم وفراموشت کنم.اگه قلبموبشکنی تیکه تیکه کنی وازم جداشی بازم فراموشت نمیکنم.ترکم کن اگه آرومت میکنه. چه تو کنارم باشی چه نباشی وقتی ازم دوری قلبم بی تابته.درسته با بی محلیات خون تو دلم میکنی امامن وازعشقم محروم نکن.توکه میخواستی بری چرامنوبه جنون کشوندی؟؟؟دوستت دارم بامن بمون

**************************************************

قسمت:

خودت میدونی میدونم دلیل رفتنت چی بود اما میتونستی نری چرا میگی قسمت نبود؟!اگه قسمت چراتو موندی؟خداچراماروبهم رسوندی؟اگه میدونستی میزاری میری چرا روزاروتا اینجا کشوندی؟چرا روزا رو تا اینجا کشوندی؟چی بودم چی شدم بخاطر توولی پشت دلم رو خالی کردی حالا اسمت میاد گریم میگیره نه میدونی که با دلم چه کردی؟اگه درحق تو خوبی نکردم بدون که خالی بود دستای سردم ولی من لا اقل هرچی که بودم با احساسات تو باز ی نکردم*با احساسات توبازی نکردم.اگرچه میدونم دوسم نداری به هردرمیزنم تنهام نزاری اگرپای کسی هم درمیونه بزار اسمت اقلا روم بمونه دم اخربزاردست توی دستام بزار بهت بگم دردم چی بوده فقط لطفی کن و حرفام وبشنوشاید دیگه نگی قسمت نبوده اگه تصمیم رفتن رو گرفتی ببخش اگه پشیمونت نکردم آره من واسه تو کم بودم اما با احساسات تو بازی نکردم...با احساسات تو بازی نکردم...

******************************************************

مـن زانــو هـایـم را بــه آغـوش کــشیده بـــودم... وقتــی تــو بــرای آغــوش دیـگری... زانــو زده بـودی

*****************************************************************************************************************************

 

**********************************فکــر می کــردم
در قلب تــ ـــ ـــو
محکومم به حبــس ابد!!
به یکبــاره جــا خــوردم ...
وقـــتی
زندان بان برســـرم فریاد زد:
هــی..
تــو
آزادیـــــ!
.
.
.
و صـــدای گامهای غریبهـــ ای که به سلـــول من می آمـــد !!..



یــادم بــاشـــد ، امشب بعضی از آرزوهایمــ را دَم ِ در بگذارم
تــا رفتگـــر ببــــرد ! بیچــاره او ...
ما بقــی را هم نقــدا" بــا خود بــه گور می بـــرم
ما بقــی همــان " آرزوی بــا تــو بودن " است
نتــرس جانکم !
حتــی آرزوی ِ داشتنت را هم بــه کســی نمی دهم ...



چـه قدر تلـــخ شده ای
این روزهــا ...
قندهــایت را
در دل ِ چه کسی آب می کنیــــ ؟!




*******************************