در دهه شصت در ایران سریالی ژاپنی پخش میشد به نام سالهای دور از خانه که شخصیت اصلی این داستان زنی بود بنام اوشین تاناکورا که در سنین پیری خاطرات زندگی سختش از زمان کودکی تا بزرگسالی را تعریف میکرد...
تقریبا همه ایرانی ها که در ان دهه در ایران زندگی میکردند این سریال را دیده اند و بدلیل بازپخش چندین باره ، برای بسیاری اشناست ...
این سریال که از سال ۱۳۶۵ شنبه شب ها در ایران پخش می شد،تاثیر فرهنگی زیادی در جامعه آن روز ایران بر جای گذاشت. به عنوان مثال فروشگاههای لباسهای دست دوم، نام تاناکورا را از نام فامیل اوشین تاناکورا که در سریال صاحب و گرداننده فروشگاههای زنجیرهای تاناکورا بود، وام گرفتهاند...
شرح داستان بصورت اجمالی بر این اساس بود که دختری از طبقه فرودست مورد توجه مردی از طبقه اشراف قرار میگیرد و بنا به درخواست وی با او ازدواج میکند.مادر ان مرد در شهر دیگری زندگی میکرد که وی زنی تسلط طلب، مقتدر و تا حدی بدجنس بود که با ازدواج پسرش با زنی از طبقه پائین تر از طبقه خانوادگی خود مخالف بود و از این روی سر ناسازگاری با انها داشت ...
مرد مدتی بعد از ازدواجش در کارهای تجاری خود بد میاورد و ورشکست میشود و چون برخلاف میل مادرش ازدواج نموده از کمکهای مالی خانواده بی بهره میماند و با بیکاری و بی پولی دست به گریبان میشود و از اینجاست که فعالیت فداکارانه زن برای کمک به شوهر و زندگی مشترکشان اغاز میشود ...
تلاشهای شبانه روزی و خستگی ناپذیر زن هم با بدبیاری های متعدد رو به رو میشود، وی بعد از تحمل مشقات زیاد خیاط خانه ای دایر میکند که در اثر زلزله از بین میرود و در نهایت تن به خواسته شوهر و زندگی در کنار مادرشوهرش را میدهد...
در خانه مادر شوهر انواع بی احترامی و بد رفتاری ها را تجربه میکند اما بخاطر علاقه شدید به همسرش تمام ناملایمات را تحمل میکند تا اینکه صاحب فرزند میشود که این موضوع به شدت بدرفتاری های مادر شوهر می افزاید و از سویی نیز همسرش فوت میکند. او انجا را ترک میکند و ناچار میشود برای سیر کردن شکم خود و فرزندانش بدنبال کاری شرافتمندانه باشد و برای پیدا کردن کار به هر کس و ناکسی متوسل میشود و حتی در کنار میدان خرده فرشان به فروختن ماهی میپردازد ...
طرفه انکه زن از در زندگی خود چه کودکی و چه بعد از ازدواج یک روز خوش نمیبیند اما لحظه ای از تلاش و فعالیت باز نمیماند و در برابر شکستهای پی در پی مایوس نمیشود و اگر شوهرش در زندگی مشترکشان به کاری دست زد به تشویق زن بود که فداکارانه وی را حمایت میکرد ...
اعمال برخی سانسورها در دیالوگ بازیگران سریال باعث شکلگیری شایعاتی درباره روسپی بودن اوشین در نسخه اصلی گردید. اما مریم شیرزاد دوبلُر نقش اول این سریال پس از تائید وجود برخی تغییرها از جمله عوض شدن نام برخی مکانها در طی دوبله (جهت سازگارتر شدن با فرهنگ ایران) اضافه کرد آدمها و احساستشان تغییری نکردند و «خط اصلی» و «بافت کلی» سریال دستنخوده باقی ماند ...
به گواه ایت الله خامنه ای حضرت امام خود یکی از بینندگان پروپاقرص این سریال بودند.بیانات ایشان در دیدار اعضای مجمع نویسندگان مسلمان در تاریخ ۱۳۷۰/۰۷/۲۸ :
ژاپنیها برمیدارند از زندگی معمولی و شخصی یک نفر، یک موضوع برای فیلم درست میکنند، که مطابق با واقع است. اصلاً علت جاذبه فیلمهای ژاپنی هم این است. البته هنرپیشههای خوبی دارند، اما علت جاذبه این است که درست مطابق با واقع است. این سریال «سالهای دور از خانه» یی که نشان میدادند، که همه را جذب کرد، حتّی امام را - حاج احمد آقا میگفت که امام مرتب این سریال را نگاه میکردند - علتش چیست؟ چون زندگییی که آن شخص در فیلم دارد، و آن کاری که او دارد میکند، درست مطابق با واقع است؛ یعنی همانی است که واقعیت دارد. اصلاً هنرمند این است؛ باید واقعیت را عکسبرگردان کند و به آدم نشان بدهد؛ حتّی آن مقداری که آدم نمیبیند، برجسته کند، واقعیت را با همه ریزهکاریهایش جلا بدهد و جلوی چشم آدم بگذارد. آن سریالی که اشاره کردم، اینطور نبود؛ آن سحرِ ماه رمضانش، آن افطارِ ماه رمضانش، آن مجلس روضهاش؛ آخر هم بیمعنی و بیمزه و بیواقعیت! واقعاً جامعه ما این است؟! اصلاً هیچ چیز سرشاننمیشود! ....
در هشتم بهمن ماه ۱۳۶۷ رادیو ایران در سالروز تولد حضرت فاطمه زهرا (متقارن با تولد حضرت امام) در برنامهای زنده از مخاطبینش سوال کرد الگوی شما به عنوان زن ایرانی کیست؟ علیرغم نام بردن اکثر پاسخدهندگان از فاطمه به عنوان الگو،( که قاعدتا برنامه به همین منظور تهیه شده بود و جواب این سوال فقط یک جمله کلیشه ای بود:حضرت فاطمه زهرا سرور زنان عالم ... که زن مسلمان طبق وظایف دینی و مستحبات خود حتما باید ان را ذکر کند) یکی از مخاطبین از اوشین به عنوان الگویش نام برد و در پاسخ به گوینده که پرسیده بود چرا فاطمه الگوی شما نیست گفت: «حضرت زهرا مال ۱۴۰۰ سال پیش است. ما یک الگوی امروزی میخواهیم.وی افزود وفاداری به شوهر و تلاش و کوشش و فداکاری برای خانواده را باید از اوشین بیاموزیم...»
ایت الله خمینی روز پس از پخش این مصاحبه در نامهای به محمد هاشمی سرپرست وقت صدا و سیما اظهار داشت:
با کمال تاسف و تأثر روز گذشته (روز شنبه ۸ بهمن) از صدای جمهوری اسلامی مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیدهاست که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردی که این مطلب را پخش کردهاست تعزیر و اخراج میگردد و دستاندرکاران آن تعزیر خواهند شد. در صورتی که ثابت شود قصد توهین درکار بودهاست، بلاشک فرد توهینکننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از این گونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدی مسئولین بالای صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامی زمینهها قوه قضاییه اقدام مینماید. روح الله الموسوی خمینی 1367/11/9 (ماخذ تمام روزنامه های موقت تهران )
محمد هاشمی، رئیس وقت صدا و سیما در این رابطه میگوید:
برنامه زنده بود و رادیو آن را پخش کرده بود. امام به آقای میرعماد دادستان عمومی دستور دادند که موضوع را بررسی کنند و اگر این برنامه با قصد پخش شده، افراد را اعدام کنند. چون توهین به حضرت زهرا (سلامالله علیها) بود. آقای میرعماد احکامی صادر کرد. شش هفت نفر محکوم شدند. از ۵ سال انفصال تا شلاق. اما حکم اعدام به کسی ندادند. رفتم خدمت امام و گفتم من مقصرم. من مسئول صداوسیما هستم اگر اینها را مجازات کنید دیگر در صداوسیما سنگ روی سنگ بند نمیشود و من نمیتوانم آنجا را اداره کنم. خواهش میکنم شما مرا مجازات کنید. امام گفت بنویس، من آنها را عفو میکنم. نوشتم و نامه را خدمت امام دادم. همانجا به آقای موسوی اردبیلی نوشتند که من اینها را عفو کردم. شما آنها را رها کنید. خودم غذا گرفتم و رفتم زندان...
http://b2n.ir/74257