|
زرین.
(
![]()
آلبوم:
عکس نوشته
![]()
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
456 بازدید امروز: 448
توضیحات:
پشه ای در استکان آمد فرود تا بنوشد آنچه وا پس مانده بود کودکی از شیطنت بازی کنان بست با دستش دهان استکان! پشه دیگر طعمه اش را لب نزد جست تا از دام کودک وا رهد خشک لب، میگشت، حیران، راه جو زیر و بالا ، بسته هر سو راه او روزنی میجست در دیوار و در تا به آزادی رسد بار دگر هر چه بر جست تکاپو می فزود راه بیرون رفتن از چاهش نبود آنقدر کوبید بر دیوار سر تا فرو افتاد خونین بال و پر جان گرامی بود و آن نعمت لذیذ لیک آزادی گرامی تر ، عزیز فریدون مشیری
درج شده در تاریخ ۹۳/۰۱/۲۵ ساعت 02:18
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|