خدایا تو خودت گذشته ی منو میدونی و میدونی که من همون ادمم فقط مردم تغییر کردن همه چیز مصنوعی شده
دیگه هیچ چیز مثل قدیم نیست محبت از بین رفته خیلی دلتنگم دلتنگ روزای کودکی که خیلی شاد بودم ولی الان
میدونم نباید اینو بگم غم همه جامو فرا گرفته و دیگه از این دنیا سیر شدم لااقل حضرت علی که حرفاشو به چاه میزد
من حرفامو به کی بگم یاد روزای قدیم بخیر روزی دیگر بود روزی نبود که احساس غم کنم دلخوشی و حسی عجییب
بود همه چیز شاد بود مثل الان که سیاهی میاد تو سرم اون روزا نمی اومد همه چی شاد بود با بچه ها دل خوشیه
عجیبی داشتیم انگار تو یه سرزمین روشنی بودیم همه چیز یه جور عجیبی بود همه چیزا به خدا یه جوری دیگه بود
به خدا، یه دیوی اومد تو زندگیم زندگیمو ویرون کرد اگه به خدا تو جلوم ظاهر میشد می زدمش ولی چه کنم که مخفیه
چیکار کنم هر چی انجام میدم فایده نداره دیگه اون زمون غیب شده هی چی بگم دلم هر لحظه داره فشرده میشه
من از اماما عاشق امام رضام قلبمم خستست مغزمم و نمیدونم چه بلایی قراره سرم بیاد تو اونجایی که زندگی می
کنم خیلی احساس خفگی می کنم دلتنگیه عجیبی تو دلم دارم به خدا به خدا به خدا ببخشید که اوقات نازتونو خراب
کردم hoscakal dostlar