فراموش کردم
رتبه ویژه: 5
رتبه کلی: 163


درباره من
عشق آبی (inter )    

با خودم فکر کردم آیا اینها خوابند یا تمام ما آدم‌ها...

درج شده در تاریخ ۹۱/۱۰/۱۹ ساعت 09:37 بازدید کل: 2064 بازدید امروز: 250
 
 
با خودم فکر کردم آیا اینها خوابند یا تمام ما آدم‌ها...
 

خانواده‌ای ایرانی, همجنس خودمان از همان‌هایی که خون آریایی در رگ هایشان

 

    جاری است. پدر و مادر و نازنینی 9 ساله در فرورفتگی یک شرکت آرمیده اند

 

با خودم فکر کردم آیا اینها خوابند یا تمام ما آدم‌هایی که بر روی تخت‌های آن چنانی

با تشک‌های خارجی طبی زیر هوای مطبوع کولرهای گازی مشغول استراحتیم؟

برای ارگان‌های حمایتی متاسفیم که نعره‌هایشان گوش فلک را کر کرده است و دم

از کمک و همیاری مستضعفین می‌زنند. هر یک به نوعی و هر یک به شکلی!

ارگان‌هایی که با تشکیلات عریض و طویل، امکانات فراوان و بودجه‌های آن چنانی و

تبلیغات فراوان سعی می‌کنند نشان دهند که ما کاملا در خدمت محرومین و

مستضعفین هستیم.

 

شاید دیدن این مرد و همسرش و نازنین کوچولو خط بطلانی باشد به همه

شعارهایی که مسئولین و ارگان‌های حمایتی در راستای حمایت از محرومین سر

می‌دهند.

همه این سازمان‌ها با یدک کشیدن متولی بودن و رسیدگی در امور محرومین کارها

را به همدیگر پاس می‌دهند. هر یک می‌گوید این در شرح وظایف و اختیارات ما

نیست و به ارگان دیگری مربوط می‌شود و ارگان دیگری نیز می‌گوید به عهده

سازمان دیگری است و این دور باطل همچنان ادامه دارد. اما آنچه واقعیت دارد

نازنین کوچک است که روی یک تکه کارتن بر سنگفرش سیمانی خیابان پر ازدحام

ماشین‌های مدل بالا خوابیده است و امشب را نیز مانند صدها شب دیگری که

گذشته به صبح خواهد رساند.

و هنوز ...

کاندیدا رأی آورد!
 
تابلو، نقاش را ثروتمند کرد!
 
شعر شاعر، به چند زبان ترجمه شد!
 
کارگردان، جایزه ها را درو کرد!
 
و هنوز ...
 
سر همان چهار راه
 
واکس می زند...
 
کودکی که همیشه بهترین "سوژه" است
 

بگذارید واکس بزنم...

 

دریغ نکنید بگذارید واکس بزنم

میخوام برق آسمان را از کفش های شما دنبال کنم... 

گوش هایت را تیز کن...

گوش هایت را تیز کن

چون ناله شان دیگر خیلی سخت شنیده میشود

برای فرج آقا "دعا " می کند

دست های کوچکش
 
به زور به شیشه های ماشین شاسی بلند حاجی می رسد
 
التماس می کند : آقا… آقا "دعا " می خری؟
 
و حاجی بی اعتنا تسبیح دانه درشتش را می گرداند
 
و برای فرج آقا "دعا " می کند!!!!!

 

ما دیگر فقیر نیستیم....
 

 

خداروشکر ما دیگرفقیر نیستیم

دیروز پزشک روستا گفت:

چشمان پدرم پر از آب مروارید است!!!!

 

به هم نزدیکترند...

 

دو بیگانه ی هم درد

از دو خویش بی درد

به هم نزدیکترند

 

آرام بنوش...

آرام بنوش.. زيرا كه ما مسلمانان جهان بيداريم و براي همدردي با تو روزه ايم.! نگو كه روزه ي ما توفيري براي تو ندارد،نگو كه روزه همه برايت قطره اي شير نميشود. نگو بجاي روزه، قطره اي شيرت ميداديم.. نگو روزه ي ما تو را سننه! از ما شير ونان نخواه.زيرا اينها هزينه داردو ما فقط توان همدردي ظاهري با تو را داريم نه مثقال ذرة خيرا"يره.. آنهم فقط در يك ماه وتا سور شام. ما فقط اهل تظاهر وشعاريم نه تعامل و عمل. و تو را هيچگاه بر سفره ي ما جاي نخواهد بود. ولي احساس كن كه از روزه هاي فله اي ما اين پستان خشكيده ي مادر ودهان تشنه تو را شيري آيد تا فرداي بعد از فطر توانيم باز ستانيم...!!! 

خط فقر دقیقا همین جاست... 

خط فقر دقیقا همین جاست.
 
فاصله ای هم با ما ندارد. درست زیر پای ماست.
 
خط فقر، خطی فرضی است ما بین بتن یک پل 

زیر آن خوابیدن و از آن عبور کردن

جمعی ناگهان از بالای آن میروند و

جمعی زیر آن از چشم ها پنهان می مانند

و شاید اصلا به حساب هم نیایند

 

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۱۰/۲۰ - ۱۲:۲۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
1 2 3


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (0)