سر کلاس ادبیات معلم گفت:
فعل رفتن رو صرف کن
گفتم:رفتم.رفتی.رفت...
ساکت میشوم
میخندم...ولی خنده ام تلخ میشود
معلم داد میزند:خب بعد
ادامه بده...
و من میگویم:
رفت...رفت...رفت...رفت و دلمو شکست
غم رو دلم نشست
رفت و شادیم مرد...
شور و نشاط رو از دلم برد
رفت...رفت...رفت...و من میخندم و میگویم:
خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است
کارم از گریه گذشته که به ـن میخندم...
*************************
گویند که مکتب عشق را 10 کلاس است:
1-نگاه
2-عشق
3-مهر و محبت
4-عاطفه و احساس
5-دوستی
6-خواستن
7-بوسه
8-ازدواج
9-زندگی
10-مرگ
***************************
همیشه وقتی گریه میکنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره
اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته...
**************************
عهد کردم اگر بوسه دهی توبه کنم
که دگرباره از این گونه گناهان نکنم
چون که برخواست لبانم ز لبانت
توبه کردم که دگر توبه ی بیجا نکنم
************************
تو دنیا دو نفر باش:یکی واسه خودت و یکی برای دیگری
واسه خودت زندگی کن
و برای دیگی زندگی باش
**********************
از زندگی پرسیدم
عشق غم است یا شادی؟؟؟؟؟؟
انگشت بر لبانم گذاشت و گفت:
انتظار...