احمدینژاد" در انتخابات ریاستجمهوری سال 84 گذشت. فردی که ساده لباس میپوشید، ملموس حرف میزند، از حضور در میان مردم و دستبوسی آنها اِبایی نداشت و در عین حال مشکلات کشور را ساده سازی میکرد و به همین خاطر توانست با طرح شعارهایی همچون تحقق عدالت در جامعه و در رقابتی میلیمتری با "آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی"، صندلی پاستور را از آن خود کند.
امروز که در دهمین سالگشت پیروزی احمدینژاد در آن انتخابات قرار داریم، دیگر نه بسیاری از احمدینژاد دیروز خبری است و نه سینهچاکان وی در صف حامیان باقی ماندهاند. هر چند که رسانههای حامی رئیس دولتهای نهم و دهم همچون "گاهنامه مستضعفین" که هفته جاری اولین حضورش در دکههای جراید را تجربه نمود در قاموس مدافعی تمام قد، هویت ماهوی احمدینژاد را برگشتناپذیر و حتی حمایت وی از "اسفندیار رحیم مشایی" را همطراز با عدالتخواهی توصیف کرده است؛ اما بسیاری همچون "مرتضی آقاتهرانی" دبیرکل جبهه پایداری در وصف حال یک دهه اخیر احمدینژاد اینگونه سخن به میان میآورد: روز اول خوب بود؛ روز دوم لق زد و روز سوم افتاد.
اینکه چه شد و چه بر احوالات مرد هواخواه بهار -احمدینژاد- گذشت که وی را از میوهای خوب و نورسیده بدل به ثمرهای افتاده از درخت سیاستپیشگی نمود، از حوصله بحث ما خارج است؛ اما با استناد به اظهارات "حمیدرضا حاجیبابایی" وزیر آموزش و پرورش دولت دهم -در گفتگو با-
باشگاه خبرنگاران-، بنمایه اختلاف اصولگرایان با احمدینژاد، کثیرا حول "مسائل معنوی" است. مسائلی که البته در نهایت به جانبداری مصمم احمدینژاد از "رحیم مشایی" بازمیگردد. در میان خیل گسترده منتقدان، هنوز هم افرادی نظیر "علیاکبر جوانفکر" مشاور رسانهای احمدینژاد هستند که این جانبداری را همسنگ صفاتی نظیر دفاع از "انصاف و عدالت" میدانند.
هر آنچه تاکنون گفته شد، مقدمهای برای بحث اصلی گزارش پیش رو بود؛ بحث اصلی این است که احمدینژاد برای آینده سیاستپیشگی خود به خصوص انتخابات مجلس دهم چه برنامهای در سر دارد. البته باتوجه به خیز آرام و بیسر و صدای احمدینژاد و سکوت همراه با لبخند همیشگی وی در قبال سؤالات رسانهها، چندان نمیتوان پیشبینی دقیقی از حرکت بعدی احمدینژاد در صفحه شطرنج سیاست داشت اما لاقل میشود ظنهایی را پیرامون فعالیتهای سیاسی رئیسجمهور سابق ایران مطرح کرد.
در ابتدا باید به این نکته مهم اشاره داشت که پروژههایی نظیر واریز وجوه نقدی یارانه به حسابهای بانکی مردم و همچنین ساختوسازهای مسکن مهر با استقبال اساسی بخش قابل توجهی از طبقه متوسط رو به پایین جامعه مواجه شد و احمدینژاد توانست با وجود همه نارساییهای موجود در اجرای این طرحها، پایگاه اجتماعی نسبتا ثابتی را برای خود دست و پا کند. بر همین اساس، کار طیف اصولگرایی برای نادیده گرفتن چهرهای به نام "محمود احمدینژاد"، با وجود همه برائت های لسانی صعب شده است. شاید به همین خاطر است که هرازچندگاهی راستنشینان عرصه سیاست ایران، شرط و شروطی نظیر برائت از رحیم مشایی را برای راه دادن شخص احمدینژاد به پازلچینی سیاست خود مطرح میکنند. اما باتوجه به اِلِمانهای شخصیتی احمدینژاد و اینکه وی به این راحتیها با کسی هم سفره نمیشود، مرد شماره دو سابق ایران را در وضعیتی پیچیده نسبت به اصولگرایان قرار داده است.
اما راه برای تکرار احمدینژاد آنقدرها هم هموار نیست؛ محکومیت "محمدرضا رحیمی" معاون اول دولت دهم به پنج سال زندان، بازداشت "حمیدرضا بقایی" و خبرهای ضد و نقیض از دستگیری دیگر نزدیکان وی، عرصه را برای تکانههای سیاسی سکاندار سابق قوه اجرایی کشور تنگ و تنگتر کرده است.
به مصائب پیشرو باید تولد مولودی به نام "یکتا" را نیز اضافه کرد. جبهه یکتا یا همان "یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی" متشکل از وزرای دولتهای نهم و دهم، چند صباحی است که در سپهر سیاست ایران سربرآورده و با تدارک دیدارهایی با "آیتالله محمدتقی مصباح یزدی" رئیس مؤسسه امام خمینی(ره) و "آیتالله محمد یزدی" رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و ایضا با برگزاری همایشی بدون حضور شخص احمدینژاد، برای خود اسم و رسم ویژهای به پا کرده است. از نوع چینش دیدارهای این جبهه با معممین نام برده، میتوان به نوعی گمانه زد که حداقل در شرایط فعلی، سنخیتی فیمابین یکتاییها و احمدینژاد وجود ندارد.
مؤید گزاره فوق، اظهارات به گوشرسیده از احمدینژاد است. شنیدهها حاکیست که احمدینژاد مراتب اعتراض خود را به شکلگیری این جبهه اعلام کرده و در تماس با چند تن از مؤسسین "یکتا"، آنها را پیرامون هرآنچه که وی "استفاده از برند دولتهای نهم و دهم" خوانده، تهدید به واکنش و عکسالعمل کرده است.
"محمود احمدینژاد" همچون هر فرد سیاستپیشه دیگری حق دارد که برای بقای سیاسی خود، آستینها را بالا بزند. حال باید تا موعد انتخابات مجلس دهم به انتظار نشست که فرجام این آستینهای بالازده شده چه خواهد شد؟ آیا همای خوشبختی روی دوش احمدینژاد جاخوش میکند یا اتفاقات برای دکتر جور دیگری رقم خواهد خورد؟