فراموش کردم
رتبه کلی: 1189


درباره من
اهل میانه- کوچه احسانی
ساکن تهران
مدیر فنی شرکت ساحل(صنایع مصنوعات چوبی)
javad-helia (javad-helia )    

همیشه با خود فکر می کردم

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۷/۲۶ ساعت 23:39 بازدید کل: 181 بازدید امروز: 157
 

 

a860162459655805f26db450a360a2f8.jpg
همیشه با خود فکر می کردم
چه حادثه ای با دیدنت بر من اتفاق می افتد...؟؟
اصلا" باید چطور به تماشای تو بنشینم؟
باید نزدیک شوم؟
یا مدتی از دور، تولد تو را در چشمان خود؛ سرشار از تماشا شوم...؟
همیشه حس می کردم
دیدن تو برای من حادثه ای بزرگ خواهد بود
و من طلوع تو را از پشت حادثه های بزرگ به تماشا خواهم نشست
و درست در زمانی که
همه چشم های مهاجم برای ربودن تو در خواب هستند
و خبر از زمان طلوع تو ندارند
من در همان لحظه؛ طلوع تو را شکار خواهم کرد.
اما اکنون...
همه جا خاموش است
چشم ها در خوابی عمیق فرو رفته اند
فقط صدای خدا در طبیعت بی انتهایش موج می زند
و من تو را گم کرده ام... افســوس..
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۷/۲۶ - ۲۳:۳۹
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)