مقدمه : زبان ترکی یکی از زبانهای گروه زبانهای اورال – آلتاییک و از دسته زبانهای التصاقی است. در زبانهای التصاقی ریشة فعل بصورت ثابت باقی مانده و ضمایر و پسوندها به آن الصاق می شوند. بدین ترتیب در زبانهای التصاقی همواره می توان ریشه فعل را در حالات مختلف صرفی آن تشخیص داد. در این زبانها، واحدهای زبانی هم در معنای قاموسی و هم معنای ساختمانی مؤثرند ولی نحوهی ساختمان آنها بسیار روشن است. اجزاء سازه نیز ثابت و مشخص است. در این زبانها علاوه بر ریشهی کلمات که از یک یا چند هجا تشکیل میشود، ادات پیوندی نیز وجود دارد. در این زبانها مادهی اصلی کلمات همیشه صورت واحدی دارد و اگر معانی ثانوی بدان افزوده شود، فرم اصلی آن کلمه تغییر نمیکند.
اقوام ترک با 29 لهجه سخن میگفتند که از اینان 22 لهجه دارای گرامر و ادبیات مستقل بود. مهمترین ویژگیهای زبان ترکی به این ترتیب هستند:
اصل توالی پیوندها: در زبان ترکی از انواع پیوندها آن چه وظیفهی ماهوی داشته و در معنی خود کلمه ایجاد تصرف کند، باید در فاصلهی نزدیکتری باشد و آن چه نقش خارجی داشته و برای ایجاد همبستگی میان اجزای مختلف کلام به کار رود، در فاصلهی دورتری از ریشه قرار میگیرد. پیوندهای توصیفی به لحاظ این که نقش خود را در داخل کلمه و در زمینهی مفهوم جدید بخشیدن به آن ایفا میکنند، از پیوندهای تصریفی که وظیفهی ارتباط کلمه را با سایر اجزای کلام فراهم میسازند، به ریشه نزدیکترند.
اصل هماهنگی اصوات: اصوات در زبان ترکی هماهنگی و تطابق گروهی دارند که ازجنبههای خاص این زبان است و منظرهی صوتی ویژهای به کلمات و الفاظ آنها میبخشد.
اصل کوتاهی صائتها: خصوصیت دیگر زبان ترکی، کشدار نبودن اصوات صائت رایج در این زبان است. منظور از کوتاه یا کشیده بودن یک صائت، فرق فاصلهی زمانی میان شروع و پایان تلفظ آن میباشد. به عبارت دیگر وقتی یک صائت به شکل انفجاری از حنجره خارج شود، شکل کوتاه و هر گاه به صورت کشدار ادا شود، شکل کشیده آن را خواهد داشت. زبان ترکی از نظر عمومی، زبان کوتاه صائت است. این ویژگی از وجوه تمایز زبان ترکی است و یکی از لوازم بومی شدن لغات بیگانه این است که صائتهای کشیدهی آنها به صائتهای کوتاه و متعارف تبدیل شود.
اصل نبودن علامت جنس: در زبان ترکی جنسیت گرامری وجود نداشته و جنس هر اسم از مدلول آن معلوم میشود.
تنوع و نظم افعال: زبان ترکی از نظر وسعت و تنوع افعال، از زبانهای غنی است. در زبانهای ترکی افعال حالت انعطاف و استعداد فوق العادهای به تصریف و پذیرش مفاهیم متنوع ابراز میدارند. زبان ترکی از نظر تصریف افعال با قاعدهترین زبان دنیاست. دستور زبان ترکی بسیار باقاعده است و در آن استثنایی وجود ندارد. از نظر دشواری شناسی کلی، دشواری زبان ترکی بسیار کمتر از زبانهای دیگر است. در جایی که زبان فرانسه برای ادای یک مطلب از 13 کلمه استفاده میشود، در زبان ترکی 4 کلمه برای ایفای آن کافی است.
اصول دیگر:
- کلمات ترکی هیچ گاه با دو همخوان شروع نمیشود.
- زبان ترکی دارای مفرد و جمع ولی فاقد تثنیه است. جمع، کاربرد زیاد ندارد.
- بن فعل به تنهایی دارای ارزش امر مفرد است.
- صفت و قید از یکدیگر متمایز نیستند.
- فعل برای بیان مفاهیم گوناگونی مانند ضرورت، امکان و شرط و ... پسوندهای متعدد میگیرد.
- صفت مطلق قبل از اسم و مضاف الیه قبل از مضاف قرار میگیرد.
- حرف تعریف وجود ندارد.
- در صرف اسماء، پسوندهای ملکی به کار میرود.
- بعد از اعداد علامات جمع به کار نمیرود.
- در بسیاری از زبانهای ترکی برای حرکت منفی، علامت مخصوصی وجود دارد.
- پسوند سؤال موجود است.
- به جای حروف ربط از اشکال فعل استفاده میشود.
هریک ازلهجه های ترکی از نظر ساختار زبانشناسی شاخه ای از زبان ترکی هستند. ترکیب لغات این لهجه ها در طول تاریخ مانند دیگر زبانهای زندة جهان همواره در معرض دگرگونی بوده است. این دگرگونی محصول تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم هر سرزمین و روابط فرهنگی و پیوندهای دینی و همزیستی با دیگر اقوام و ملل بوده است.
در زبان ترکی 23 صامت و 9 صائت وجود دارد.
صامتها : صامتها عبارتند از:
ب، پ، ت، ج، چ، خ، د، ر، ، ژ،س، ش، غ، ف، ق، ک، گ،ل ،م ، ن، ه، و، ی
8 صامت دیگر نیز وجود دارد که برای نوشتن کلمات عربی وارده شده به زبان ترکی از آنها استفاده می شود و بکار بردنشان برای واژگان ترکی درست نیست. این صامتها عبارتند از: ث،ح، ذ، ص، ض، ط، ظ، ع
مثال: واژة دوغوز(گراز) یک واژة ترکی است و نمی توان آن را «دوغوظ» یا «دوغوض» نوشت.
9 صائت یا مصوت عبارتند از:
آ (A)– مانند: آت (اسب)
او˚ (O)- مانند: او˚ت (آتش)
اﯙ (u) – مانند: اﯙزﯙم (انگور)
او (y)- مانند: اولدوز (ستاره)
اؤ (Ö)– مانند: اؤلکه (سرزمین)
ائـ (E)- مانند: ائو (خانه)
ایـ (İ)- مانند: ایش (کار)
ایـˆ (Ï)- مانند: قیش (زمستان)
ا (Ә)- مانند: ال (دست)
قواعد مربوط به مصوتها:
1- مصوت ا (Ә) در اول، وسط و آخر کلمه به صورت زیر نوشته می شود:
(ا) در اول کلمه. مانند: ال (دست).
() در وسط کلمه. مانند: سن (تو).
(ه یا ـه) در آخر کلمه. مانند: دوه (شتر).
2- مصوت ا (Ә) در افعال شکلی متفاوت می یابد. بدینگونه که اگر آخر فعلی این مصوت باشد و بخواهیم از ریشه فعل مصدر بسازیم، برای نشان دادن این مصوت از (ه یا ـه) استفاده می کنیم. مانند: ایسته مک(خواستن) . بزه مک (آرایش کردن). نکته دیگر اینکه اگر علامت مستقبل (جک) بخواهد به ریشه فعل اضافه شود، این مصوت باز به صورت (ه یا ـه) نمایان می شود. مانند: گله جک (خواهد آمد). گوره جک (خواهد دید).
3- مصوتهای او˚ (O) ، اؤ (Ö) و ائـ (E) در زبان ترکی همواره در هجای آغازین کلمه می آیند و هرگز در هجاهای غیراول دیده نمی شوند.
انواع مصوتها از نظر ظرافت و شدت:
الف) مصوتهای ضخیم:
او˚( O) او() آ (A) ایـˆ (Ï)
ب) مصوتهای ظریف:
1- اؤ Ö) ) 2- اﯙ U) ) 3- ائـ E) ) 4- ا Ә)) 5- ایـ (İ)
مثالهای زیر می توانند راه گشا باشند.
رديف
|
Latin
|
عربي
|
مثال
|
Latin əlifbasında
|
1
|
a
|
آ
|
آز (كم) ، آخشام (مغرب) ، ياز (بهار)
|
yaz - axşam - az
|
2
|
ə
|
اَ
|
اَل (دست) ، درين (عميق) ، دوه (شتر)
|
dəvə - dərin - əl
|
3
|
e
|
اِ
|
ائل (قوم) ، سئل (سيل) ، گئج (دير)
|
gec - sel - el
|
4
|
i
|
اي
|
ايز (اثر) ، ديز (زانو) ، ديري (زنده)
|
diri - diz - iz
|
5
|
ı
|
اﻯْ
|
اﻯْشيق (روشني) ، قﻯْز (دختر) ، آرﻯْ (زنبور)
|
arı - qız - ışıq
|
6
|
o
|
اۏ
|
اۏتاق (اتاق) ، يۏل (راه) ، سۏي (شهرت)
|
soy - yol - otaq
|
7
|
ö
|
اؤ
|
اؤز (خود) ، گؤز (چشم) ، سؤز (سخن)
|
söz - göz - öz
|
8
|
u
|
اوُ
|
اوُچماق (پريدن) ، قوُروُت (كشك) ، قوُروُ (خشك)
|
quru-qurut-uçmaq
|
9
|
ü
|
اۆ
|
اۆز (صورت) ، دۆز(صاف) ، سۆرۆ (گله)
|
sürü - düz - üz
|
قانون آهنگ: این قانون تنها به زبان ترکی اختصاص داشته و به کلمه زیبایی ، وزن و موسیقی خاصی می بخشد. اصل اساسی در این قانون آن است که اگر هجای نخستین یک واژه از یک مصوتهای زمخت باشد، حتماً مصوتهای بعدی نیز باید از مصوتهای ضخیم باشند. همین ترتیب در مورد مصوتهای ظریف نیز جاری است. به تعبیر بهتر ممکن نیست از هر دو گروه مصوت در یک کلمه موجود باشد.
این قانون مانند تراز نوشتار و گفتار را در زبان ترکی به سامان درمی آورد. بوسیلة این قانون می توان گونة سرة کلمه را از ناسره تشخیص داد. مثال:
کلمه ای مانند (او˚تورمیش) (نشسته) را درنظر آورید. این کلمه را به صورت (او˚تورموش) نیز می نویسند. برای اینکه بدانیم کدام گونه درست است، از قانون آهنگ بهره می گیریم. در هجای آغازین این کلمه مصوت او˚ (O) وجود دارد که این مصوت از گروههای مصوتهای ضخیم است پس باید مصوتهای بعدی نیز از همین گروه باشد. در گونة (او˚تورمیش)، مصوت بعدی ایـ (İ) از گروه مصوتهای ظریف است و طبق قانون آهنگ این گونه نادرست است.
مثالها:
حروف صدادار قالین (خشن)
|
حروف صدادار اینجه(ظریف)
|
از کوهنوردان می باشد
|
Dağçılardandır
|
دانستن
|
Bilmək
|
آبها
|
Sular
|
بخش - قسمت
|
Bölüm
|
پرسیده بودم
|
Soruşmudum
|
چیزهایی که نشنیدیم
|
Eşitmədiklərimiz
|
چیزهایی که خریدیم)
|
Aldıqlarımız
|
|
|
ترتیب ضخامت مصوتها : مصوتهای زبان ترکی به ترتیب ضخامت از ضخیم به ظریف به این ترتیب هستند:
1- او˚( O)
2- او( Y)
3- آ( A)
4- ایـ(ˆÏ)
5- اؤÖ))
6- اﯙ (U)
7- ائـ(E)
8- ا (Ә)
9- ایـ (İ)
قانون ظریف شدن : در زبان ترکی همیشه صائت اول کلمه از صائتهای بعدی ضخیمتر بوده و رفته رفته صائتها ظریفتر می شوند و ظریفترین صائت در آخرین هجای کلمه است. این قاعده به این زبان آهنگ موسیقی می بخشد. مثلاً در کلمه (یو˚رغان- لحاف) از دو مصوت موجود، اولی ضخیم و دومی ظریفتر از آن است.
صامتها : در زبان ترکی 28 حرف صامت وجود دارد:
نام
|
شکل
|
مثال
|
|
بِ
|
B-b
|
باش، بالیق، بیجه، بیر، بئش، بیلدیرجین، بوگوٍِِن، باجی، بالام
|
Baş ,Balıq, Bicə, bir, beş ,Bildircin, bugün, Bacı, Balam
|
پِ
|
p-p
|
یشیک، پوچچاق، پیس، پهل، پالچیق (پالچیغ)
|
Pişik, Poççaq, Pis,Pəl, Palçıq – Palçığ
|
تِ
|
T-t
|
تولکو، توخلی تای، تانری*، تورک، تِهران، تبریز.
|
Tülkü, Toxlıtay, Tanrı, Türk, Tehran , Təbriz
|
جیم
|
C-c
|
جئیران، جوجه، جار، جان
|
Ceyran, Cücə, Car, Can
|
چیم
|
Ç- ç
|
چای، چوخ، چئوین، چؤپ، چَمَن
|
Çay, Çox, Çevin, Çöp , Çəmən
|
خِ
|
X-x
|
خوراسان، خان، خاتین، خبر، خامه ، آخشام(عصر)
|
Axşam, Xama , xəbər, Xorasan, Xan, Xatın
|
دال
|
D-d
|
دیل، دیش، دوز، دیش*، دونن
|
,dünan Dil, Diş, Duz, Dış
|
رِ
|
R-r
|
بیر، رحیم، برک
|
Bir, Rəhim, Bərk
|
زِ
|
Z-z
|
زیبیل، زور، زنگ، زیتون
|
Zibil, Zor Zəng, Zeytun
|
ژِ
|
J-j
|
ژورنال(حرف (ژ) اصلیت ترکی ندارند)
|
Jurnal
|
سین
|
S-s
|
سو، سوت، سورو، سورو (سئوال) سُيوخ
|
: Su, Süt, Sürü, Soru, soyukh
|
شین
|
Ş-ş
|
شیش، شارشاری، شارت
|
Şiş, Şarşarı, Şart
|
غین
|
Ğ-ğ
|
داغ، باغ، آغ، چاغ (زمان) چاغداش (مدرن امروزی)
|
: Dağ , Bağ , Ağ , Çağ , Çağdaş
|
فِ
|
F-f
|
فاتما (فاطمه)، فیل، فاروج
|
Fatma, Fil, Faruc
|
قاف
|
Q-q
|
قارداش، قاش، قامیش (قمیش*)، قارتال ، گوندوز(روز)
|
Qardaş, Qaş, Qamış, Qartal, Gündüz
|
کاف
|
K-k
|
کؤمک، کؤک*، کیچیک، کیم لیک
|
Kömək , Kök , Kiçik , Kimlik
|
گاف
|
G-g
|
گؤز، گؤل (حوض، دریاچه)، گه لین*، گریوان، گورگو کولته
|
Göz , Göl , Gəlin , Gərivan, Kürkü kültə
|
لام
|
L-l
|
لوشو، لوت، لیلا
|
Lüşü, Lüt, Leyla
|
میم
|
M-m
|
مارال، موجو، مین (مینگ)، میجیری
|
Maral , Mücü , Min, Ming , Miciri
|
نون
|
N-n
|
ناغارا، ناچاغ، نرگیز
|
Nağara Naçağ, Nərgiz
|
هـِ
|
H-h
|
هؤل، هه، هشترخان ، هاجار، حسن
|
Höl , Hə , Həştərxan , Hacar, Həsən
|
واو
|
V-v
|
وورماق، وئرگی، وکیل، وئرمک
|
Vurmaq, Vergi, Vəkil, Vermek
|
یِ
|
Y-y
|
یاغ، یاخشی، یالان، یارا (زخم)
|
Yğ, Yaxşı, Yalan, Yara
|
هشت صامت دیگر نیز از زبان عربی به زبان ترکی وارد شده اند که فقط در نوشتار از آنها استفاده می شود. یعنی در تلفظ زبان ترکی جایی ندارند. مسئة مهم دیگر این است که ازاین 8 صامت هرگز برای نوشتن کلمات ترکی نباید استفاده شود.
ث- ح- ذ- ص- ض- ع- ط- ظ
برای نشان دادن این صامتها در الفبای لاتین از این قاعده استفاده می کنیم:
ث- ص
|
S-s
|
ح
|
H-h
|
ذ- ظ -ض
|
Z-z
|
ع
|
علامت خاصی ندارد و وابسته به نوشتار تلفظ آن نوشته می شود. یعنی با توجه به حرکة حرف (ع) ثبت می شود. مثلاً:عقرب (Әqrəb) ، عافیت (Afiyət)
|
قواعد مربوط به صامتها:
1- در زبان ترکی حرف (خ) فقط در هجای اول کلمه می آید. مثلاً نوشتن پاپاخ (کلاه) نادرست است و درست آن پاپاق است.
نکته : بخش نظرات :
در اینجا باید بگویم که این نوع قاعده یابی برای زبان ترکی درست نیست و کاملا غیر منطبق بر گویش زبان است! و از آنجائی که همه زبانها و بالأخص زبان ترکی ابتداءً بصورت گویش می باشند و همچنین در حالت گویشی آن، قواعد کاملاً درست و آسان می باشند فلذا بایستی قواعد نوشتاری زبان ترکی نیز از روی گویش آن تألیف و ارائه شوند.
در جمله مثال زده شده بالا تاکید بر این می شود که نبایستی کلمه درست (پاپاخ) را به همان صورت نوشت! و «خ» را به «ق» تبدیل نمود! این درست نیست. زیرا اصلاً تلفظ صامت «ق» بعنوان جایگزین خ، در آخر کلمه بسیار مشکل می باشد و همچنین بنا به گفته های بالا نمی توان ادعا کرد که «ق» در آخر کلمه پاپاق درست می باشد و بعداً بخاطر سختی تلفظ به «خ» بدل شده است! عدم دقت به این موارد ممکن است در آینده مشکل ساز شده و قواعد زبان را محذوف و تضعیف نماید.
2- حرف (گ) فقط در اول کلم صدای (گ) می دهد و در وسط و آخر کلمه تلفظ آن با صدای (گ) و یا (ی) هر دو درست است ولی در موقع نوشتن باید با (گ) نوشته شود. مانند: اگری (کج) که ایری نیز تلفظ می شود.
3- حرف (ق) اگر میان دو مصوت قرار گیرد، (غ) تلفظ می شود. مانند:
قوناق (مهمان) ← قوناغا (به مهمان)
4- حرف (ک)اگر میان دو مصوت قرار گیرد، (گ) نوشته شده و (گ) یا (ی) تلفظ می شود. مانند: چوره ک (نان) ← چوره گی (نان را)
5- حرف (ت) اگر میان دو مصوت قرار گیرد، (د) نوشته و تلفظ می شود. مانند:
ائشیت (بشنو) ← ائشیدن (شنونده)
6- در نوشتار زبان ترکی تشدید وجود ندارد. کلماتی را که حرف مشدد دارند، باید با دو حرف همسان نشان داد. مانند: بورراغان (گردباد).
7- اگرچه در بیان کلماتی که از زبانهای بیگانه وارد زبان ترکی شده اند، از مصوتهای ترکی استفاده می شود ولی در نوشتار، باید به صورت اصلی نوشته شوند مانند: حکم. ظلم. معلم.
8- پسوند (ده) یا (دا) اگر معنای (در) را بدهند، چسبیده نوشته می شوند مانند:
بیزیم دیلده بو سوز یوخدور.(در زبان ما این کلمه وجود ندارد).
من بو کتابدا گوزه ل بیر شعر گوردوم ( من دراین کتاب شعری زیبا دیدم).
اگر (ده) یا (دا) معنای (هم) را بدهند ، باید جدا نوشته شوند. مانند:
منده کتاب دا وار قلم ده. (من هم کتاب و هم قلم دارم).