فراموش کردم
رتبه کلی: 3029


درباره من
جمهور نیوز(jomhornews.ir) پایگاه اطلاع رسانی جماعتی است که در راستای گسترش جریان شفاف و آزاد اطلاعات در مهد فرهنگ و آزادی، جز اسلام، انقلاب و ارزشهایی ولایی، خط قرمزی را برای کاربران و همکاران خود قائل نمی باشد.



ما آمده ایم تا به لطف حضرت حق و عنایات خاصه حضرت ولی عصر(عج) و با کمک ملتی بی باک، شجاع و با ایمان به پیروی از ولی و مقتدای خویش گرد نفاق و دورویی را از لباس جامعه اسلامیمان بزداییم تا بوی تعفن تبعیض و بی عدالتی از فضای پر مهر و محبت کشورمان رخت بربندد



با خود عهد کرده که بی باک باشیم نه از نگار دلربای هستی بلکه از خودبزرگ بینان و مریدان قدرت، شهرت و ثروت.



و ایستاده ایم که نهراسیم نه از اشک کودک پا برهنه کپر نشین، بلکه از تهدید و قشون کشی تو خالی توهم گرایان بیشمار زیاده خواه





و اگرچه نعره کاخ نشینان و خشم و غضب دیکتاتوران عوام فریب، طنز محفل بی باکان ایران زمین است امّا بنابر سیرت شهید این ایام جرات گرفتن پرکاهی از دهان موری به ستم را نخواهیم داشت.
جمهور نیوز (jomhornews )    

دختر جوان برای قتل پدر و مادرش آدمکش اجیر کرد

منبع : http://jomhornews.ir/index.php/jstuff/2011-04-17-1
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۱/۱۶ ساعت 23:40 بازدید کل: 355 بازدید امروز: 192
 

 

نقشه دختر 18 ساله که برای قتل پدر و مادرش آدمکش اجیر کرده بود در جریان تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی فاش شد.
 

به گزارش جمهور به نقل از مهر، ساعت 18 و 30 دقیقه چهارم بهمن ماه سال گذشته وقوع یک فقره قتل در سیمون بولیوار، شهرک نفت به کلانتری 140 باغ فیض اعلام شد. با حضور ماموران کلانتری در محل و تأیید خبر، بلافاصله موضوع به پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام و تیم بررسی صحنه اداره دهم پلیس آگاهی در محل حاضر شد .

در بررسیهای اولیه مشخص شد چند نفر ناشناس با ورود به منزل مذکور ، اقدام به بستن دست و پای افراد داخل خانه کرده و پس از خفه کردن "صغری . پ" 35ساله ، همسر مقتول به نام "اسماعیل . ش" 45 ساله را نیز مورد اصابت ضربات متعدد چاقو قرار داده و از محل متواری شده اند . با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت . با حضور کارآگاهان اداره دهم در محل جنایت و آغاز تحقیقات ، همسایه طبقه پائین محل جنایت که موضوع را به پلیس و اورژانس اطلاع داده بود ، در اظهارات خود به کارآگاهان گفت : حدود ساعت 18 ، در حالیکه به همراه دیگر اعضای خانواده در داخل خانه حضور داشتیم ، ناگهان متوجه ضربات شدیدی شدم که به در خانه زده می شد . زمانیکه در را باز کردم ، ناگهان اسماعیل را در حالیکه خون زیادی از وی رفته بود بر روی زمین مشاهده کردم . او تنها توانست از من درخواست کند تا با اورژانس تماس بگیرم و پس از آن بیهوش شد . من نیز بلافاصله موضوع را به پلیس و اورژانس اطلاع دادم . با توجه به شدت جراحات وارد شده ناشی از اصابت 17 ضربه چاقو به ناحیه سینه و گردن "اسماعیل" و انجام اقدامات درمانی برای نجات وی ، امکان تحقیق از او وجود نداشت به همین خاطر با وجود آنکه دختر وی به هویت مینا 18 ساله نیز مورد اصابت یک ضربه چاقو از ناحیه دست راست قرار گرفته بود ، پس از انجام اقدامات درمانی و انجام عمل جراحی بر روی دست وی تحقیقات از او و دو برادر 12 ساله و 7 ساله او که در زمان جنایت ، با دست و پای بسته شده در یکی از اتاق های خواب محبوس شده بودند ، در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت .

مینا در اظهارات اولیه خود عنوان داشت : سه نفر جوان در حالیکه صورت های خود را با ماسک پوشانده بودند ، وارد خانه شدند.ابتدا با تهدید چاقو اقدام به بستن دست و پای مادرم کرده و زمانیکه دو برادر کوچکترم ساعت 13 و 30 دقیقه از مدرسه به خانه آمدند ، آنها را نیز جدای از مادرم و در داخل یکی از اتاق ها حبس کردند . پس از خفه کردن مادرم ، ساعت 16 یکی از برادرانم را مجبور کردند تا به بهانه خرید دفتر نقاشی ، با پدرم تماس بگیرد و زمانیکه پدرم وارد خانه شد او را نیز مورد اصابت ضربات چاقو قرار داده و در حالیکه مرا نیز از ناحیه دست راست مجروح کرده بودند ، به سرعت از خانه خارج شدند . مینا در ادامه اظهارات خود و در خصوص ارائه مشخصات ظاهری سه جوان متواری شده از محل جنایت ، به کارآگاهان گفت : هر سه جوان صورت های خود را پوشانده بودند ، اما با این وجود فکر کنم یکی از آنها جوانی به نام ناصر است که چند وقت پیش ، از طریق دو تن از همکلاسی هایم با او آشنا شدم .

با توجه به اظهارات مینا ، بلافاصله کارآگاهان با شناسایی هویت دقیق ناصر 26 ساله وی را در همان روز و در منطقه تهرانپارس شناسایی و برای انجام تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل کردند .

با انتقال ناصر به اداره دهم و آغاز تحقیقات ، وی در اظهارات خود با بیان آشنایی کوتاه خود با مینا از وقوع هرگونه جنایت در محل زندگی مینا اظهار بی اطلاعی کرد . ناصر در خصوص نحوه آشنایی خود با مینا به کارآگاهان گفت : چندی پیش بود که متوجه شدم که دو تن از بستگان نزدیکم که همکلاسی های مینا هستند ، ارتباطات نامناسبی با چند پسر جوان دارند و به همین علت آنها را تحت فشار قرار دادم تا از کار خود ، دست بکشند . مدتی از اختلاف من با این دو خواهر گذشت اما آنها حاضر به گوش کردن به نصیحت ها و قبول حرف های من نبودند و به همین علت تصمیم گرفتم تا موضوع را به پدر و مادرشان اطلاع دهم که در همین زمان دختر غریبه ای – مینا- با تلفن من تماس گرفت و مدعی شد که از مدتها پیش مرا شناخته و به من علاقمند شده است !! اما پس از گذشت چند جلسه ملاقات با وی ، متوجه شدم که بستگانم سعی داشتند تا از طریق آشنا کردن این دختر ، مرا تحت فشار گذاشته و مانع از آن شوند تا موضوع ارتباطات آنها در خارج از خانه را به پدر و مادرشان اطلاع دهم . به همین علت بلافاصله ارتباط خود را با مینا قطع کرده و با آنکه ، موضوع بستگان نزدیک خود را به پدر و مادرشان اطلاع دادم ، با خانواده مینا نیز تماس گرفته و از آنها درخواست کردم تا مراقبت بیشتری از دخترشان داشته باشند و از آن پس هیچ اطلاعی از مینا و اتفاقی که برای خانواده اش افتاده ندارم .

با توجه به اظهارات ناصر و دیگر اقدامات پلیس صورت گرفته ، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که ناصر هیچ نقشی در جنایت ندارد . به همین دلیل با انجام هماهنگی های لازم قضایی و با توجه به اظهارات ضد و نقیض به دست آمده از مینا ، وی دستگیر و برای انجام تحقیقات تخصصی ـ پلیسی به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شد .

مینا در اظهارات خود با تأیید صحبت های ناصر ، در خصوص انگیزه خود برای معرفی ناصر به کارآگاهان گفت : زمانیکه ناصر با پدر و مادرم تماس گرفت ، باعث شد تا آنها متوجه برخی ارتباطات ، دوستان و رفتارهای نامتعارف من در خارج از خانه شده و به همین علت رابطه من با آنها خراب شد . به همین علت تصمیم گرفتم تا از طریق جوانی به نام مرتضی که پیش از آن با وی دوست بودم ، اقدام به سرقت از داخل خانه پدرم کرده و با معرفی ناصر به عنوان سارق ، از وی انتقام بگیرم . به همین علت با مرتضی تماس گرفته و به او پیشنهاد دادم تا در ازای گرفتن مبلغ 100 هزار تومان ، به صورت ناشناس وارد خانه ما شده و پس از تهدید من و مادرم متواری شود .

مینا در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان گفت : ساعت 9 و 30 دقیقه چهارم بهمن ماه ابتدا با توجه به هماهنگی قبلی ، در مجتمع را برای مرتضی باز کرده و زمانیکه مرتضی داخل خانه شد ، متوجه شدم که او دو تن از دوستانش به اسامی پوریا و ایمان را نیز به همراه خود آورده است . آنها پس از ورود به داخل خانه ، ابتدا من و مادرم را به صورت گروگان گرفته و هر کدام از ما را در اتاق های جداگانه حبس کرده و زمانیکه چشم ها و دست و پای مادرم را بستند ، مرا به داخل اتاق محل حبس وی بردند . آنها ابتدا قصد داشتند تا مادرم را بیهوش کنند که در همین زمان ، دو برادرم از مدرسه به خانه آمدند که بلافاصله مرا داخل اتاق برده و پس از بستن دست و پای برادرانم و حبس کردنشان در داخل یکی از اتاق ها ، بار دیگر مرا از اتاق بیرون آوردند . حدود ساعت 15 مرتضی بیان کرد که مادرم را خفه کرده و به خاطر آنکه کسی متوجه موضوع نشود باید پدرم را نیز به قتل برساند . به همین علت یکی از برادرانم را با تهدید چاقو مجبور کردند با پدرم تماس گرفته تا از وی بخواهد یک دفتر نقاشی خریده و به خانه مراجعه کند. پدرم حدود ساعت 17 و 30 دقیقه ، در حالیکه دفتر نقاشی را خریده بود به خانه مراجعه کرد که در همین زمان مرتضی به همراه دوستانش به وی حمله ور شده و پوریا با ضربات متعدد چاقو وی را زد و پدرم بر روی زمین افتاد . آنها به تصور اینکه پدرم به قتل رسیده و برای گمراه کردن مأموران ، ضربه چاقویی به دست من زده و سپس از خانه خارج شدند . پس از گذشت ساعتی از خروج مرتضی و دوستانش از خانه ، در حالیکه قصد داشتم تا با 110 تماس بگیرم بدون آنکه من متوجه او بشوم پدرم به هوش آمده و از خانه خارج شده بود و زمانی من متوجه زنده بودن پدرم شدم که او خودش را به در منزل همسایه طبقه پایین رسانده بود .

با توجه به اعترافات مینا ، کارآگاهان بلافاصله اقدام به شناسایی مرتضی با هویت واقعی "ابوالفضل . ت" 21 ساله کرده و با شناسایی محل سکونتش در منطقه سردار جنگل ، وی را تحت مراقبت های نامحسوس پلیسی قرار دادند تا اینکه سرانجام "پوریا" با هویت واقعی "رضا . ت" 19 ساله و "ایمان . خ" 20 ساله نیز از سوی کارآگاهان شناسایی شدند .

در تحقیقات پلیسی و در شرایطی که متهمان تصور می کردند که اقدام آنها در مجروح کردن مینا باعث ایجاد انحراف در مسیر تحقیقات کاراگاهان شده ، ماموران در ادامه تحقیقات خود متوجه شدند که رضا -پوریا- و ایمان هر دو از مجرمان سابقه دار در زمینه زورگیری بوده و رضا ، پسرخاله مرتضی بوده و ایمان نیز دوست صمیم رضا می باشد که مخفیگاه هر دو نفر آنها در غرب کشور مورد شناسایی قرار گرفت .

با شناسایی مخفیگاه متهمان در تهران و غرب کشور ، بلافاصله گروهی از کارآگاهان اداره دهم به غرب کشور اعزام و طی دو مرحله عملیات همزمان در تهران و غرب کشور ، هر سه متهم 28 اسفند دستگیر و به پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند .

با دستگیری متهمان و آغاز تحقیقات ، مرتضی در اعترافات اولیه خود به کارآگاهان گفت : حدود 5/1 سال پیش و در خیابان با مینا آشنا شده اما پس از گذشت مدتی ارتباط ما با یکدیگر قطع شد تا اینکه یک روز قبل از حادثه ، مینا با من تماس گرفت و به من پیشنهاد داد که در صورت تهدید خانواده اش - پدر و مادرش- مبلغی را پرداخت خواهد داد . زمانیکه وارد خانه شده و دست پای مادر مینا را بسته و او را در داخلی اتاقی حبس کردیم ، مینا پیشنهاد داد که اگر پدر و مادرش را به قتل برسانیم ، پس از رسیدن اموال پدر و مادرش به وی، مبلغی در حدود 700 میلیون تومان به ما پرداخت خواهد کرد . من نیز در حالیکه ، مادر مینا در داخل یکی از اتاق های خواب حبس بود ، وی را با سیم برق خفه کرده و قرار شد تا پوریا نیز در زمان حضور پدر مینا ، او را با چاقو به قتل برساند که به محض ورود پدر مینا به داخل خانه ، هر سه نفر به وی حمله ور شده و پوریا ضربات متعدد چاقو به بدنش وارد کرد تا اینکه پدر مینا بر روی زمین افتاد . به تصور اینکه وی نیز به قتل رسیده و در حالیکه دو برادر مینا نیز با دست و پای بسته در داخل یکی از اتاق ها حبس شده بودند ، ابتدا با چاقو ضربه ای به دست مینا زده و از خانه خارج شدیم " .

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعترافات به دست آمده از متهمان و برای انجام تحقیقات تکمیلی ، قرار بازداشت موقت برای هر چهار متهم صادر و در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند .

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۱/۱۶ - ۲۳:۴۰
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)