|
اسدی--
(kadeer )
آلبوم:
تصاویر پروفایل
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
100 بازدید امروز: 100
توضیحات:
بی تو تنها گریه کردم تو شبای بی ستاره
انتظار تو کشیدم تا که برگردی دوباره در غروب رفتنت ، لحظه هایم را شکستم.... زیر بارون جدایی با خیال تو نشستم پشت شیشه روز و شب ، دل به بارون می سپارم من برای گریه هام ، چشمه ها رو کم می یارم انتظار با تو بودن منو از پا درمیاره ترس از این دارم که بی تو ، تا ابد چشام بباره.... غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق یه جوون میاد میزاره گلای سرخ شقایق بی صدا میشکنه بغضش روی سنگ قبر دلدار اشک میریزه از دو چـشمش مثل بارون وقت دیدار زیر لب با گریه میگه : مهربونم بی وفایی رفتی و نیستی بدونی چه جگر سوزه جدایی !.... آخه من تو رو می خواستم ، اون نجیب خوب و پاک اون صدای مهربون ، نه سکوت سرد خاک تویی که نگاه پاکت مرهم زخم دلم بود.... دیدنت حتی یه لحظه راه حل مشکلم بود تو که ریشه کردی بـا من ، توی خاک بیقراری تو که گفتی با جدایی هیچ میونه ای نداری پس چرا تنهام گذاشتی توی این فصل سیاهی ؟ تو عزیزترینی اما ، یه رفیق نیمه راهی داغ رفتنت عزیزم خط کشید رو بودن من.... رفتی و دیگه چه فایده ؟ ناله و ضجه و شیون ؟ تو سفر کردی به خورشید ، رفتی اونور دقایق منو جا گذاشتی اینجا ، با دلی خسته و عاشق نمیخوام بی تو بمونم ، بی تو زندگی حرومه تو که پیش من نباشـی ، همه چی برام تمومه عاشق خـسته و تنها ، سر گذاشت رو خاک نمناک.... گفت جگر گوشه ی عشقو ، دادمش دست تو ای خاک ! نزاری تنها بمونه ، همدم چشم سیاش باش شونه کن موهاشو آروم ، شبا قصه گو براش باش و غروب با اون غرورش نتونست دووم بیاره.... پا کشید از آسمون و جاشو داد به یک ستاره اون جوون داغ دیده ، با دلی شکسته از غم بوسه زد رو خاک یار و دور شد آهسته و کم ک ولی چند قدم که دور شد دوباره گریه رو سر داد روشو بر گردوند و داد زد : به خدا نمیری از یاد !!!..
درج شده در تاریخ ۹۳/۰۸/۱۴ ساعت 19:22
برچسب ها:
1
2
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|