
عجیب نیست ...
که پلنگ جفت آهوست ...
گیلاس مست میکند ...
و برف داغ است ...
در کشور آغوش تو ...
حتی عجیب نیست ...
که روز و شب بهم برسند ...
و صبح تا ابد ...
پشت در یک اتاق منتظر بماند ...


چقدر صدای تیک تاک ساعت ...!!
دلخراش است وقتی تـــــو ...!!
حتی « یک ثانیه » هم در کنارم نیستی ...!!


آب که بریزد ریخته است دیگر ...
مثل دل من که ریخت ...
که دیگر جمع نمی شود ...
که حالا هر تکه اش را ...
لا به لای چشمهایت پیدا می کنم ...
که رد نگاهت در تمام من پیداست ...
در لهن حرفهایم ...
در قدمهایم ...
درنوشته هایم ...
در شعرهایم ...
در گریه کردنم ...


چشمانم به نگاهت حسودی می کنند ...
و نگاه مشتاق و تشنه تو ...
به دستان گریزان من ...
ناگسستنی است ...
چقدر خستگی ناپذیرست ...
آشوب نگاه تو ...!!


غروب که میشو حالی اش نیست ...
آدم دلش هزار راه میرود ...
یک اتاق ...
یک پنجره ...
یک صندلی ...
یک دلتنگی ...
یک عشق ...
یک عشق ...
یک عشق ...!!


نشسته ام فکر می کنم به دوست داشتنت ...
به خواستنت ...
به بودنت میان این همه دوری ...
نشسته ام فکر می کنم ...
که چقدر خوب است کسی در رویاهایت یک زن باشد ...
یک زن با تمام احساس و ظرافت های زنانه ...
یک زن که فارغ از هرچیز و هرکس و هر حرف ...
نشسته است به انتظار مردی عاشق ...
که تمام زندگی را در یک چهار دیواری کوچک ...
کنار دلبستگی هایش می داند ...
که همه ی دنیا را واگذار می کند ...
برای تنها لحظه ای کنار تو خندیدن ...
نشسته ام فکر می کنم ...
که خدا در چشمان تو چه رازی را پنهان کرد ...!!
که من با یک بار تماشایش از نو شاعر شدم ...
می بینی ...؟؟
من نشسته ام و دائم به تو ...!!
به تو که نیستی ...
که نمی بینمت ...
که نخواهی بود ...
فکر می کنم ..
به علت هزینه های بالا ممکن است سایت از دسترس خارج شود.
لطفا ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
تولحظه های بی کسی سربخورم روگونه هاش
کاش میشدقلبشومن دست بگیرم
راه شکستنوبراش بست بگیرم
کاش میشددلتنگی هاتموم بشه
دنیابه بی رحمی محکوم بشه
مرسی
انسان مدرنی باشم
و هر بار که دلتنگ میشوم
به جای بغض و اشک
تنها به این جمله اکتفا کنم که
هوای بد این روزها
آدم را افسرده میکند...!
ممنون از نظرهاتون
تلفنی که زنـــگ نمی خورد که نیـــازی به اخــــتراع نداشت!!
حوصـــله ات ســـر رفته بود
،
چــــسب قلـــــب اختراع می کردی
می چسباندیم روی ایـــن ترک های قلب صاحب مـــــرده مان
وغصـــه زنـــگ نخوردن تلفـــــنی که اختراعش نکرده ای را نمی خوردیم!
ساده بگویم
گراهــــام بــــل عـــــزیـــــز!
حـــال این روزهای مرا تو هم مقـــــصری...
میدانند چه آدمِ حسودی هستم
و همهی آنهایی که تو را میشناسند
لعنت به همهی آنهایی که ترا میشناسند!
http://sanjasms.ir/delnevesht/2644-.html
آدم دلش هزار راه میرود ...