فراموش کردم
ثبتنام
صفحه اصلی
انجمن ها
تبلیغات
اعضا
تصاویر
کلیپ ها
صوتی
گزارش تخلف
حمایت مالی
ثبت نام
رتبه کلی:
34377
دوستان من(1)
نیلوفر باستانی
درباره من
اشکان کلیبری
(
kaleybari
)
ارسال پیام به ایشان
خانه
مطالب(4)
دوستان (1)
گالری تصاویر (4)
کلیپها (2)
نظرسنجی (0)
چوپانی ماری را از میان بوته های آتش گرفته نجات داد و در خورجین گذاشته و به راه افتاد . چند قدمی که گذشت مار از خورجین بیرون آمده و گفت : به گردنت بزنم یا به لبت ؟ چوپان گفت : آیا سزای خوبی این است ؟ مار گفت : سزای خوبی بدی است و قرار شد تا از کسی سوا
...
تاریخ درج:
۹۲/۱۲/۲۸ - ۰۱:۱۹
( 0
نظر
, 122
بازدید
)
روزی روزگاری اهالی یک دهکده تصمیم گرفتند تابرای نزول باران دعاکنند،درروزموعودهمه برای مراسم درمحلی جمع شدندوتنهایک پسر بچه بودکه باخودش چتر آورده بود (این یعنی ایمان)
...
تاریخ درج:
۹۲/۱۲/۲۸ - ۰۱:۱۸
( 0
نظر
, 126
بازدید
)
دیگر اگر عریان شوی ، چون شاخه ای لرزان شوی در اشکها غلتان شوی ، دیگر نمی خواهم تو را گر باز هم یارم شوی ، شمع شب تارم شوی شادان ز دیدارم شوی ، دیگر نمی خواهم تو را گر محرم رازم شوی ، بشکسته چون سازم شوی تنها گل نازم شوی ، دیگر نمی خواهم تو را گر باز گردی
...
تاریخ درج:
۹۲/۱۲/۲۸ - ۰۰:۴۷
( 0
نظر
, 166
بازدید
)
عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم. همان یک لحظه اول ، که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان ، جهانرا با همه زیبایی و زشتی ، بروی یکدیگر ،ویرانه میکردم. عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . که در همسایه ی صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و
...
تاریخ درج:
۹۲/۱۲/۲۸ - ۰۰:۳۸
( 0
نظر
, 147
بازدید
)
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.
ir
کاربران آنلاین (0)
آرشیو مطالب
اسفند ۹۲
صبر کنید...