فراموش کردم
رتبه کلی: 44


درباره من
سلام دوستان
متاهل هستم 45 ساله دارای 3 فرزند اهل میانه ساکن تهران

کمال شاهمرادی (kamal739 )    

در حکایت آمده است که روزی مریدان در حال تناول ساندیس در بیرون از مکتب ببودند

درج شده در تاریخ ۹۳/۱۲/۰۵ ساعت 23:07 بازدید کل: 235 بازدید امروز: 232
 

 


در حکایت آمده است که روزی مریدان در حال تناول ساندیس در بیرون از مکتب

ببودندکه ناگهان شیء ای مجهول الحال با سرعت باد از کنارشان بگذشت!!!

مریدی گفت او که بود؟ هواپیمای توپولف بود عایا؟!!

مریدی دیگر بگفت : خیر ، سوپرمن بود فکر کنم!!

دیگری عرض کرد که : به گمانم هُوَخشَتَرَه بود!!!

که ناگهان آن شخص پرواز کننده خود را به پایین رساند و چهره خویش نمایان کرد

و مریدان با کمال تعجب بدیدند که او همان حضرت حکیم(خشتکنا فداه) میباشدی!

مریدان که از فرط تعجب خشتکهایشان به آسفال رسیده بود پرسیدندکه یا حکیم 

چگونه بدین سان رسیدی که همچون لامبورگینی شما را یارای مسابقه با هواپیمای

جت بودندی؟!
پس حکیم به طرفۀالعینی دستی در خشتک مبارک کردی و سبدی از آن خارج

نمودندی و فرمود : پیامکی فرستادم و آگاه شدم که نامم در زمره مشمولان

سبد کالا بودندی!

پس تآمل را جایز ندانستم که حق گرفتنیست نه دادنی!!!

مریدان را که جمله آخر برایشان آشنا مینمودی ؛ جو های بسیار بگرفت ساندیس ها

ترکاندند و چنان تا فروشگاه همچون یوزپلنگ دویدند که خشتکهایشان از فرط

اصطکاک آتش بگرفت و جملگی مقطوع النسل گشتندی!

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۱۲/۰۵ - ۲۳:۰۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)