فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 1526


درباره من
کرم تنها (karam )    

روزی دختری از پسری .........

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۲/۱۸ ساعت 21:47 بازدید کل: 341 بازدید امروز: 273
 

روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید :

چرا مرا دوست داری …؟

چرا عاشقم هستی …؟

پسر گفت :

نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم …


دختر گفت :

وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی .!.!.؟

پسر گفت :

واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم …

دختر گفت : اثبات.!.!.؟

نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم …

شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد…

اما تو نمی توانی این کار را بکنی …

پسر گفت :

خوب … من تو رو دوست دارم …

چون … زیبا هستی…

چون… صدای تو گیراست …

چون… جذاب و دوست داشتنی هستی…

چون … باملاحظه و بافکر هستی …

چون … به من توجه و محبت می کنی …

تو را به خاطر لبخندت … دوست دارم …

به خاطر تمامی حرکاتت… دوست دارم …

دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد …
چند روز بعد …

دختر تصادف کرد و به کما رفت…

پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت…

نامه بدین شرح بود …:

عزیز دلم …

تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم …

اکنون دیگر حرف نمی زنی …

پس نمی توانم دوستت داشته باشم …

دوستت دارم …

چون به من توجه و محبت می کنی …

چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی…

نمی توانم دوستت داشته باشم…

تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم …

آیا اکنون می توانی بخندی …؟

می توانی هیچ حرکتی بکنی …؟

پس دوستت ندارم …

اگر عشق احتیاج به دلیل داشته باشد…

در زمان هایی مثل الان…

هیچ دلیلی برای دوست داشتنت ندارم…

آیا عشق واقعا به دلیل نیاز دارد …؟

نه هرگز … و من هنوز دوستت دارم …

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۲/۱۸ - ۲۱:۴۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)