فراموش کردم
رتبه کلی: 5


درباره من
حسین جان
برسنگ مزار همه کس نام نویسند
من گم شده ی عشق توام نام ندارم
بین الحرمین (karbala )    

ای جمعه ها ...

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۴/۱۲ ساعت 22:27 بازدید کل: 191 بازدید امروز: 136
 
ای جمعه ها ...

پائیز شد فصل بهاری که به من دادند

طی شد تمام روزگاری که به من دادند

 

خورشید پیشم هست اما من نمی بینم

نفرین به این چشمان تاری که به من دادند

 

یعقوب نابینای راه یوسفم کرده

این گریه ی بی اختیاری که به من دادند

 

از بس نیامد که زمان رفتنم آمد

این گونه سر شد انتظاری که به من دادند

 

پایان کار "من" به وصل "او" نینجامید

آخر چه شد قول و قراری که به من دادند

 

ای جاده ها! ای جمعه ها! ای مردم دنیا

کو وعده آن تکسواری که به من دادند؟

 

من آرزوی دیدنش را می برم، شاید...

...گاهی بیاید تا مزاری که به من دادند

 ***

حالا زمستان است و من در گور خوابیدم

خورشید من! این خانه تاریکِ به من دادند

این مطلب توسط رضا رضازاده بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)