فراموش کردم
اعضای انجمن(447) شعری تکان دهنده درباره امام زمان حضرت مهدی عدالت و لطف خدا پیامبر اکرم : توبه زیباست ولی در جوانی زیباتر قدرت بدنی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در جوانی بی حسین احساس پیری میکنم ارتباط با مدیریت انجمن مذهبی
جستجوی انجمن
بین الحرمین (karbala )    

یک سوال شرعی عجیب و تکاندهنده

منبع : http://www.karballa.ir/index.php/akhlaghj-erfan/30
درج شده در تاریخ ۹۲/۱۲/۲۱ ساعت 19:59 بازدید کل: 267 بازدید امروز: 264
 

 

متن زیر از یکی از سخنرانی های استاد حسین انصاریان با موضوع توبه گرفته شده است:

توبه یعنی پشیمانی، ما هم پشیمان هستیم.

یک بخش دیگر توبه ، استغفار با زبان است ؛ خدایا! اشتباه کردم « أستغفرُ اللهَ ربی و أتوب الیه » با زبان، حالا همین که قلبمان پشیمان است، بس نیست؟ نه، چون خدا گفته است که غیر از پشیمانی قلب، دوست دارم صدای التماس گنهکار را بشنوم. صدایت مهم است؛



« ادعُونِی أَستَجِب لَکُم »(1)  من را صدا بزن، من با صدا زدن تو جواب تو را می‏دهم.

بیایی پشت در بایستی و زنگ نزنی که کسی در را باز نمی‏کند. تشنه‏ای، اما اگر نگویی آب می‏خواهم، آب نمی‏آورند، گرسنه اگر نگوید نان، کسی به او نان نمی‏دهد.

ترک گناه با اعضا و جوارح

سومین مرحله توبه: « ترکٌ بالجوارح » هر عضوی از اعضا دچار هر گناهی است، امشب از چاه گناه بیرون بیاور، بگو: من از تاریکی می‏خواهم بروم، خسته شدم.(2)

عزم برنگشتن به گناه

چهارمین بخش آن هم این است که به خدا بگویی: از امشب تا سال دیگر، دیگر من به گناه برنمی‏گردم « إضمار أن لایعود ».(3)

توبه نصوح توبه‏ای است که در آن رجوع به گناه نباشد. و توبه‏کننده از گناه مانند کسی است که گناه نکرده باشد. و آن کس که اصرار بر گناه دارد و استغفار می‏کند خود را استهزاء و مسخره می‏کند.

و با این حالت شیطان او را مسخره می‏کند. و به تحقیق شخص وقتی بگوید: ای خدا من از تو طلب آمرزش می‏کنم و بازگشت به سوی تو می‏نمایم پس به گناه عود کند و برگردد و باز چنین بگوید تا چهار مرتبه، در مرتبه چهارم از دروغگویان نوشته شود.

داستانی درباره گرگ گرسنه

یکی از علمای جامع و کامل و عارف و فیلسوف که همه شما او را می‏شناسید ، ایشان می‏فرمودند: برای دیدن یکی از اقوام به شهرمان در یک منطقه سردسیر کشاورزی رفتم.

وقتی وارد خانه‏اش شدم، گفت: آقا! اول یک مسأله شرعی دارم، این را جواب بدهید.

گفتم: بفرمایید، گفت: امسال تا زانوی ما در این منطقه برف آمده است، پنج و نیم، شش صبح تازه هوا روشن شده بود، من آمدم بیل و پارو برداشتم که به باغ بیایم داخل آلاچیق دیدم یک گرگ قوی آمده و زیر آلاچیق خوابیده، من و بیل و پاروی من را که دید، اصلاً عکس العمل نشان نداد، نترسید، ولی من ترسیدم جلو بروم، خیلی گرگ قویی بود.

فکر کردم بیابان پر برف است، چیزی گیرش نیامده است، به اینجا پناه آورده. برگشتم و مقداری نان و گوشت شب مانده بود، مقداری شیر، این‏ها را داخل سینی گذاشتم و راه افتادم، گفتم: نزدیکش که شدم، اگر قیافه عصبی گرفت، سینی را می‏اندازم و فرار می‏کنم. اگر عکس العملی نشان نداد، جلو می‏روم.

دیدن گرگ مادر و پذیرایی از او

کنار باغ هم آغل گوسفندهایم بود ، جلو آمدم ، دیدم نه ، عکس العملی نشان نمی‏دهد ، زنده هم هست ، نمرده ، نزدیک او رسیدم ، دیدم مقداری شکمش را بلند کرد و زیر شکمش چهار پنج تا بچه گرگ است که تازه آنها را زاییده بود.

هیچ چیزی گیرش نیامده بود، گرسنه، بچه‏ها یک مرتبه شروع به ناله کردن کردند، و حالت چشم این گرگ برگشت، مثل این که می‏خواست با چشمش به من بگوید: دستت درد نکند، ما بیچاره بودیم، من تازه زاییدم، بچه‏هایم گرسنه هستند.

سینی را گذاشتم. گرگ لقمه لقمه برداشت و اول در دهان بچه‏هایش گذاشت، مادر است.

میزان محبت خدا بر بندگان

خدا فرمود: محبت کل مادرهای عالم را از انسان و جن و حیوان را جمع کنند، یک ذره محبت من را نشان نمی‏دهد. من محبتم به بندگانم اگر صد باشد، یکی‏اش را در کل عالم پخش کردم، نود و نه تای آن را گذاشتم که قیامت خرج آنها کنم.(4)

ما با دلگرمی امشب پیش تو آمدیم، خیلی هم دلمان گرم است، هیچ ناراحتی‏ای نداریم.

گرگ هم غذا را خورد و بهار شد، گرگ همانجا ماند و نرفت، کجا برود؟ نمک خورده اینجا بود، محبت و احسان دیده، کجا برود؟

حمیدی در جمع بین صحیحین گفته است: «اسیرانی را نزد پیامبر آوردند ناگاه زنی از میان ایشان دوان دوان در پی کودکی برآمد. طفل خویش را در میان اسیران یافت، به سینه گرفت و شیر داد.

پیامبر فرمود: آیا گمان دارید این زن فرزند خود را در آتش بیفکند؟ یاران پیامبر پاسخ گفتند: نه به خدا سوگند. پیامبر فرمود: خداوند نسبت به بندگانش مهربانتر از این زن به فرزندش است.»

در همان کتاب از رسول خدا روایت شده که خداوند صد رحمت دارد که یکی از آنها را نازل فرموده و به آن رحمت میان جن و انسان و درندگان و حشرات، دوستی و مهر افکند که به واسطه آن با هم انس می‏گیرند

و ددان توله‏های خود را پاس می‏دارند. نود و نه رحمت باقیمانده ذخیره‏ای است که پروردگار به وسیله آن در قیامت بندگان خود را با آن مورد ترحم قرار می‏دهد.»

درخت‏ها شکوفه کردند و بچه گرگها هم بزرگ شدند و روزها با همدیگر بازی می‏کردند، کم کم دیدم مادرشان دیگر غذا قبول نمی‏کند، پشت یک درخت مخفی شدم، دیدم از دیوار کوتاه آخر باغ بیرون می‏رود و عصر برمی‏گردد و غذا می‏آورد،

دریدن گوسفند صاحبخانه توسط بچه گرگها

یک روز صبح گرگ رفت، این سه چهار تا بچه گرگ با همدیگر رفتند داخل آغل و یک بره را خفه کردند و داخل آلاچیق کشیدند و شروع به خوردن کردند.

گفتم: عیبی ندارد، عصر بود، دیدم سر و صدا بلند شد، از اتاقم بیرون آمدم، دیدم گرگ برگشته بود، چشمش به این بره من افتاده که بچه‏های او کشته بودند، دیدم این بچه‏ها را می‏گرفت و چهار پنج بار به زمین می‏کوبید؛ که بی‏مروت‏ها! آخر چهار ماه است به ما محبت کرده، بره او را چرا پاره کردید؟ ما که پنجاه سال است نان خدا را می‏خوریم و کفران می‏کنیم.

گرگ، بچه‏ها را زد و بعد هم هر چهار پنج تا را غروب جلو انداخت و برد، پشت دیوار انداخت و خودش روی دیوار نشست و به من نگاه کرد و چشمش پر از اشک شد که من شرمنده و خجالت زده هستم.

حالا سؤال شرعی من این است که گرگ رفت و دیگر نیامد، چهار پنج روز بعد آمد، دیدم یک بره کوچک آورده است، از آن طرف دیوار به این طرف دیوار انداخت و خودش هم روی دیوار نشست که من به جای آن بره‏ای که بچه‏هایم خوردند، این را برای تو آوردم. نمی‏دانم هم از چه گله‏ای گرفته و آورده، آیا این بره حلال است یا نه؟

انسان عاقل و فهمیده! کسی که خدا برای تو پیغمبر و علی و حسین علیهم‏السلام را فرستاده است! خانم‏هایی که برایتان فاطمه علیهاالسلام را فرستاد! چه چیزی بیاوریم که تلافی گناهان گذشته خودمان را بکنیم؟

باز معرفت گرگ که رفت و یک بره پیدا کرد و آورد، ما برایت چه بیاوریم؟ ما همان حرف امام علی علیه‏السلام را می‏زنیم:

« ارحم من رأسُ ماله الرجاء و سلاحهُ البکاء » ما غیر از گریه سرمایه‏ای نداریم.

این مطلب توسط سعید کریمی. بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۲/۱۲/۲۱ - ۲۱:۴۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)