کتاب مسری ،نوشته ی جونا برگر
پرفروش ترین کتاب نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال در سال 2013
بهترین کتاب سایت آمازون در سال 2013
به نظرم این کتاب را باید چند بار بخوانیم.وقتی که کتاب را در دست گرفتید شاید تصور کنید کتابی ست مطلقا در مورد بازاریابی و قوائد صرف آن.ولی خب بهتر است بخوانیم و بعد قضاوتش کنیم.کتاب بیشتر بعد روانشناسی دارد. و برای هر کس در هر موقعیتی که قرار دارد میتوان بسیار موثر باشد.برای ترویج یک ایده،برای فرهنگ سازی عالی،فروش بیشتر،تربیت بهتر،شناخت جالب تر جریانات و تاثیرات، کاهش ناهنجاری ها،افزایش تاثیرات نیک.. بنابراین برای مدیران،رئیسان ،سرپرستان خانواده، کسانی که دوست دارند جامعه ای بهره ور و سالم داشته باشندو... میتواند کتاب جالبی باشد.
دو قسمت از اواسط و انتهای کتاب را که به صورت رندوم انتخاب کرده ام در اینجا قرار میدهم.
من و همکار روانشناسم "گرانیا فیتسایمونز" مطالعه ای انجام دادیم تا ببینیم چطور میشود مردم را به خوردن میوه و سبزی تشویق کرد.ترویج استفاده از غذاهای سالم واقعا کار سختی است.اکثر مردم میفهمند که باید میوه و سبزی بخورند ولی پای عمل که می آید یادشان میرود.
به هر دانشجو بیست دلار دادیم تا برنامه غذایی شان را برایمان بنویسند.که صبحانه،ناهار،شام چه خورده اند.دوشنبه : یک کاسه کورن فلس، دو پرس لازانیای بوقلمون با سالاد، و یک ساندویچ گوشت با اسفناج و سیب زمینی سرخ کرده. سه شنبه : ....
نصف راه را که پشت سر گذاشتیم ، تقریبا بعد از یک هفته،از دانشجوها خواستیم در تحقیقی همکاری کنند که از شدت تفاوت به نظر میرسید به کل چیز دیگری است.از شان خواستیم نظرشان را در مورد این جمله که درباره سلامت عمومی گفته میشود بگویند.جمله را بیش از بیست بار در طرح ها و رنگ های مختلف نشان دادیم.جمله یک گروه از دانشجوها این بود "سالم زندگی کنید . روزی پنج قلم میوه و سبزی بخورید" و جمله ی گروه دیگر این بود " هر سالن غذاخوری روزانه بایدپنج قلم میوه و سبزی در سینی میوه اش داشته باشد".هر دو جمله در راستای ترویج سالم زیستی بود اما جمله دوم از یک زنجیره (سینی میوه) استفاده کرده بود.
اما دانشجوها به جمله و سینی میوه و به قول خودشان این چرندیات کوچکترین اهمیتی نشان ندادند.حتی به نظرشان جمله ی کلی تری مثل "سالم زندگی کنید" از این جمله جذاب تر است.وقتی ازشان پرسیدیم آیا این جمله ها به شما انگیزه ی این را میدهد که میوه و سبزی بخورید ؟تقریبا تمام آنهایی که جمله ی" سینی دار" را دیده بودند گفتنند : نه!!
ولی پای عمل که آمد نتیجه خیلی جالب بود.دانشجوهایی که جمله اول را دیده بودند هیچ تغییری در عادات غذایی شان ایجاد نشد ولی آنهایی که جمله ی "سینی دار" را دیده بودند به شکل غیر منتظره ای رفتارشان عوض کرده بودند.سینی های میوه را که میدیدند یاد جمله می افتادند و در نتیجه....
زنجیره جواب داد.واقعا هیجان زده شده بودیم.
یکی از همکارانم که متوجه نتیجه ی جالب تحقیق مان شده بود به این فکر کرد که آیا این زنجیره ها در مسائل مهم و حیاتی تر هم ممکن است جواب دهند؟ مثل رای دادن...
............
چند سال پیش با برادرم به تپه نوردی در کوه های کارولینای شمالی رفتم.برادرم داشت یک سال سخت در دانشکده ی پزشکی را تمام میکرد و من هم به یک استراحت احتیاج داشتم.قرارمان در فرودگاه "رالی درام" بود و از آنجا راه افتادیم به سمت غرب.از مسیرهای پرپیچ و خم رد شدیم و کلی حرف زدیم.
مردم برای این میروند تپه نوردی که از همه چیز دور شوند.از فشار و شلوغی شهر خلاص شوند و در دل طبیعت نفس بکشند.ولی آن روز صبح وقتی در جنگل زار قدم میزدیم به عجیب ترین چیز ممکن برخوردیم.در همان حال که کمره ی پایین تپه را دور میزدیم گروهی از تپه نوردها را جلویمان دیدیم.چند دقیقه ای پشت سرشان راه رفتیم.و از آنجا که من آدم کنجکاوی هستم یواشکی به حرفهایشان گوش میدادم.فکر میکردم در مورد هوای فوق العاده یا شیب طولانی که پشت سر گذاشته بودیم صحبت میکنند
ولی اینطور نبود
در مورد جاروبرقی حرف میزدند.
این که آیا فلان مدل خاص واقعا ارزش قیمت اش را داشت یا اینکه ان یکی مدل همان کارایی را دارد یا نه.
جارو برقی؟ هزار تا چیز دیگر وجود داشت که این تپه نورد ها میتوانستند راجع به آن بحث کنند.درباره مکان استراحت برای ناهار یا آبشار بیست متری پرقدرتی که ازش میگذشتند ولی جارو برقی؟.. چرا؟