فراموش کردم
رتبه کلی: 1195


درباره من
دانشجو رشته مکانیک
دانشگاه آزاد
مهدی صوفیانی (kashbodi )    

ازاین همه تحقیرخجالت کشیدم وازخودم بدم آمد

منبع : http://www.baharnews.ir/vdcfcmdm.w6dm1agiiw.html
درج شده در تاریخ ۹۲/۱۲/۱۱ ساعت 22:32 بازدید کل: 102 بازدید امروز: 101
 

صادق زیباکلام با نگارش نامه ای سرگشاده به حجت الاسلام محسنی اژه ای دادستان کل کشور درباره توقیف روزنامه آسمان نکاتی را ذکر کرده است.

ازاین‌همه‌تحقیرخجالت‌کشیدم وازخودم بدم‌آمد

دراین نامه تصریح شده است: سنگین ترین مجازات برای یک روزنامه که بمثابه صدور حکم اعدام برایش می باشد بستن آنست. یعنی دادستانی محترم برای ارتکاب یک جرم غیر عمدی سنگین ترین مجازات ممکنه را تعیین می فرمایند. فی الواقع صدور حکم "اعدام" برای "آسمان" بمعنای آنست که از منظر دادستانی محترم ارتکاب جرم محرز بوده. یعنی مسئولین روزنامه تعمدا و از روی قصد و غرض مرتکب آن خلاف می شوند. آیا براستی اینگونه بوده؟ آیا در هیچ محکمه صالحه ایی اتهام "آسمان" مورد رسیدگی قرار می گیرد؟ آیا در هیچ محکمه ایی عمدی بودن عمل "آسمان" محرز می شود؟ علیرغم همه اینها اشد مجازات برای روزنامه در نظر گرفته می‌شود.

این نامه می افزاید: هر روزنامه و هر روزنامه نگاری همواره ممکن است دچار خبط و خطا بشود. آیا سزاوار است که برای ارتکاب یک خطای غیر عمد ما سنگین ترین مجازات را به آنها روا داریم؟ آیا ما چنین رویکردی در قبال سایر صنوف هم اعمال می کنیم؟ آیا پزشکی که در تشخیص مرتکب خطا شده، یا قاضی که در تعیین مجازات اشتباه کرده را هم ما به اشد مجازات محکوم می کنیم. حرفه روزنامه نگاری مستقل حتی در شرایط عادی هم در ایران همواره با نگرانی و ترس و لرز همراه است. نوع رفتار قضایی که با "آسمان" صورت گرفت فضای رسانه ایی برای مطبوعات مستقل را از آنچه که هست هم ناامن تر، سنگین تر و دلهره آور تر می نماید. ترس از اینکه این لغت را بکار ببرم یا نبرم، آن اسم را بیاورم یا نیاورم، آن جمله را بنویسم یا ننویسم، یکوقت از آن جمله یا مطلب سوء برداشت نشود، نوشتن آن مطلب یکوقت باعث تکدر خاطرفلان مقام حکومتی نشود، کابوس پایان ناپذیر روزنامه نگاران مستقل در ایران است.

در پایان این نامه تصریح شده است: سرمقاله ایی که در خصوص بستن " آسمان" برای شرق نوشتم حکایت غم انگیز زندگانی حرفه ایی ماست. آنقدرآن یادداشت توسط خودم وهیات تحریریه سانسورشد، و سانسورشد، و بازهم سانسورشد تا مبادا تکدرخاطر فراهم آورد، که وقتی نهایتا روز شنبه چاپ شد خودم هم نمی فهمیدم چه نوشته بودم. ازاین همه تحقیر خجالت کشیدم و از خودم بدم آمد اما این نیز بگذرد.

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۱۲/۱۱ - ۲۲:۴۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)