فراموش کردم
اعضای انجمن(103) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس و فیلم و موسیقی طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطالب
جستجوی انجمن
کسری اریایی (kasra-011 )    

مرگ کوروش کبیر - آیا یک ملکه سر کوروش را برید؟!

منبع : http://7country.persianblog.ir/post/172
درج شده در تاریخ ۹۳/۱۰/۱۳ ساعت 15:39 بازدید کل: 260 بازدید امروز: 257
 

مرگ کوروش کبیر - آیا یک ملکه سر کوروش را برید؟!

منم کوروش.شاه جهان.شاه دادگر.پسر کمبوجیه

این نقاشی  از روی یک افسانه دروغین ترسیم شده اند ، نه واقعیت
                        

قبل از اینکه توجه بینندگان را به ادامه مطلب جلب کنم با صراحت اعلام میکنم بنده تمامیه نقشه های شوم تجزیه طلبان و دشمنان کوروش بزرگ و وطنمان ایران را نقشه بر آب میکنم .........

کوروش بزرگ، ابهامات و تضاد ها، سوء استفاده از کوروش و کوروش ستیزی

این روزها داستانی از مرگ کوروش شنیده می شود که بیشتر شبیه به افسانه می باشد. داستان با خواستگاری کوروش از یک ملکه شروع می شود و در نهایت به مرگ کوروش می انجامد. می گویند ملکه طشتی را از خون کوروش لبریز کرده و سر کوروش را برید و درون طشت قرار داد.

این داستان باعث شده است که عده ای به کوروش ستیزی بپردازند و با مانور دادن بر روی این قصه، مورادی غیر واقعی را به کوروش بزرگ نسبت دهند.

اما مورخان نظر یکسانی درباره چگونگی مرگ کوروش ندارند و حتی همان مورخی(هرودوت) که این داستان را نقل کرده، در پایان می نویسد که چندین روایت درباره مرگ کوروش شنیده است. با بررسی همه روایت های مرتبط با مرگ کوروش، شاید بتوان به این نتیحه رسید که این داستان بیشترین ابهام را دارد و پذیرفتن آن بسیار سخت می باشد.
در این بین شباهت هایی میان کوروش و کیخسرو در روایت های ایرانی وجود دارد و قضایای پایان زندگی این دو شخص هم مانند یکدیگر است. اما به هر حال باید پذیرفت که اطلاع دقیقی از چگونگی مرگ کوروش در دسترس نیست و بسیاری از منابع به کشته شدن کوروش در جنگ اشاره کرده اند.

در ادامه به بررسی این موضوعات می پردازیم.

خلاصه ای از قصه ای که هرودوت درباره ی مرگ کوروش نقل می کند بدین شرح است:

کوروش از تومیریس(Tomyris) ملکه ماساژت ها درخواست ازدواج کرد و چون ملکه ی مزبور این تقاضا را نپذیرفت و حتی پاسخ تحقیر آمیزی به وی داد، کوروش کشور او را به محاصره در آورد، پیش قراوالان ماساژت ها را نابود ساخت و اسپانگاپیزس (Spangapises) پسر ملکه ی مورد بحث را که ولیعهد بود به اسارت گرفت و وی در دوره ی اسیری، خود را به هلاکت رسانید.

سپاهیان ایران در نبردی که متعاقباً صورت گرفت، از پای در آمدند، و کوروش نیز در همان جنگ کشته شد.

می گویند ملکه تومیریس طشتی را از خون کوروش لبریز کرده و سر کوروش را برید و در درون طشت فرو برد و گفت : «خونت را به تو باز می گردانم.»



هرودوت بعد از بیان این داستان مواردی را درباره آداب و رسوم قوم تومیریس یعنی ماساژت ها هم می نویسد که بدین شرح است:

هر مردی یک زن به عنوان همسر می گیرد، اما زنان به همگان تعلق دارند... هر مرد ماساژت که زنی را بخواهد به جلوی کلبه ی او ترکش خود را می آویزد و با خیالی آسوده، با او در می آمیزد. آنان حد طول عمر خود را مشخص نمی کنند، بلکه هنگامی که مردی به نهایت پیری رسید همه نزدیکان او گرد می آیند و او را همزمان با چند رأس حیوان قربانی می کنند، بعد گوشت ها را می پزند و با آن ها یک ضیافت ترتیب می دهند...

هرودوت، کتاب ۱، بند ۲۱۶



اما این تنها روایت نقل شده از مرگ کوروش نیست.

بنا به روایت بروس (Brose) کوروش در جنگ با عشیره داهه – از عشیره های قدیم پارت – به قتل رسیده است.

کتزیاس عقیده دارد که مرگ کوروش در نبرد با دربیس ها (Derbices) اتفاق افتاده است.

روایت های کتزیاس، درباره مرگ کوروش بدین شرح است:

۲. کوروش از اسب به زمین فرو افتاد و یک جنگ جوی هندی با زوبین به بالای ران او زد.

...

۴. در واقع می توانستند کوروش را پس از آن زخم بکشند ولی در همان وقت نزدیکانش او را زنده از معرکه به در برده و به اردوگاه خود رساندند.

خلاصه فوتیوس از تاریخ کتزیاس، کتاب ۶، بند های ۲و۴



۱. کوروش در هنگام مرگ، پسرش کمبوجیه را به پادشاهی برگزید.

...

۵. کوروش برای کسانی که کردار نیک را پیشه سازند آرزوی سعادت و به آنان که رفتاری زشت دارند نفرین کرد.

۶. پس از این دستور ها و وصایا، سه روز بعد از زخمی شدن، درگذشت.

خلاصه فوتیوس از تاریخ کتزیاس، کتاب ۸، بند های ۱و۵و۶



طبق روایتهای گزنفون و استرابون این جنگها به کشته شدن کوروش منجر نشده است و وی به مرگ طبیعی وفات یافته است.

گزنفون در کتاب کوروش نامه به صورت مفصل درباره مرگ طبیعی کوروش در سالخوردگی سخن می گوید. در ادامه مطلب بیشتر از گفته های گزنفون درباره کوروش و شباهت آن با گفته های فردوسی درباره کیخسرو سخن می گوییم.

گزنفون پس از بیان وصیت و اندرزهای کوروش به فرزندان و دوستانش می نویسد:

پس از این گفته ها، کوروش به همه ی آنها دست داد، خودش را پوشاند، و بدینسان جان سپرد.

کوروش نامه گزنفون، دفتر ۸، بخش ۷، بند ۲۸، ترجمه خشایار رخسانی



بررسی روایت هرودوت

به هر حال در میان این انبوه روایت ها درباره مرگ کوروش، پذیرفتن واقعه ای که هرودوت درباره ی این شخصیت برجسته ی تاریخ جهان با آن کارنامه نیکو - که از جمله آن می توان به منشور کوروش اشاره کرد- نقل می کند کمی سخت است.

اکثر پژوهش گران معتقدند که کوروش در هنگام مرگ پیرمردی هفتاد ساله بوده است و جالب آنکه تا قبل از این هیچ صحبتی بین شاهنشاه ایران و ملکه ی ماساژت ها صورت نگرفته. چطور می شود یک پیر مرد هفتاد ساله به کسی که نه او را دیده و نه ارتباطی با وی داشته علاقه مند می شود و در مقابل رد کردن پیشنهاد ازدواج، به کشورش حمله می کند؟؟!!!!

هرودوت اظهار می دارد که کوروش قصد داشته است با این تدبیر کشور تومیرس را زیر فرمان خود در بیاورد.[ هرودوت، کتاب ، بند های ۴ و ۵ ] این تدبیر هم برای یک پادشاه جا افتاده که سالیان سال جنگیده است و قلمروی بزرگی در اختیار دارد بسیار ابلهانه می نماید. همچنین شواهد و مدارک نشان می دهند که کشورگشایی های کوروش، اقداماتی پدافندی و به منظور دفاع از سرزمینش بوده است. اگر این موضوع را بپذیریم، دیگر دلیلی برای حمله به تومیرس وجود ندارد.

برای دانش بیشتر بنگرید به: کوروش بزرگ، مهاجم یا مدافع؟!



از همه مهم تر که ابهامات فراوانی درباره داستان هرودوت ایجاد می کند؛ وجود مقبره کوروش می باشد. کتیبه های یافت شده در پاسارگاد که مرتبط با کوروش هستند احتمال وجود چنین مقبره ای را تا حد زیادی افزایش می دهد. مؤید این مدعا گفته ی آریستوپول مورخ است که به هنگام تسخیر پاسارگاد بدست اسکندر، چنین موضوعی را نقل می کند. اما بر اساس گفته ی هرودوت جسد کوروش نزد ملکه ماساژت ها مانده است.

جالب آنکه در بسیاری از موارد خود هرودوت اعتراف می کند که چند روایت درباره ی موضوعی که نقل می کند وجود داشته است. این اعتراف درباره چگونگی به قدرت رسیدن کوروش هم وجود دارد. (بنگرید به: تاریخ (تواریخ) هرودوت، کتاب ، بند ۵)

بعد از نقل داستان مرگ کوروش هم به صراحت اعلام می کند که چندین روایت از مرگ کوروش شنیده است و داستانی که به نظر خودش منطقی تر می رسد بیان کرده است.

درباره چگونگی مرگ کوروش روایات گوناگونی شنیده ام، اما روایتی را که نقل کردم، بیش از بقیه برای من درخور اعتماد می نمود.

تاریخ (تواریخ) هرودوت، کتاب ، بند ۴



داستانی که هرودوت نقل می کند در هیچ منبع دیگری یافت نمی شود و شواهد آن را غیر منطقی جلوه می دهد؛ همچنین به نظر می رسد بر خلاف آنچه هرودوت گفته است، جسد کوروش به سرزمین خودش رسیده و در پاسارگاد دفن شده است. خود هرودوت هم اعتراف می کند که چند روایت درباره مرگ کوروش شنیده است.

همه این موارد ابهامات را درباره این داستان، افزایش می دهد.

شواهد و مدارک نشان می دهند که ابهامات در داستان هرودوت بسیاری زیاد است؛ البته این بدان معنا نیست که تمام روایات هرودوت ابهام دارند یا قابل پذیرش نیستند. می توان با بررسی هر کدام از روایات، به نتایجی دست یافت.

بن مایه ها :

هرودوت. مترجم: مرتضی ثاقب فر. تاریخ هرودوت. چاپ نخست. تهران: انتشارات اساطیر،

Iran Chamber Society - Histories of Herodotus

گزنفون. مترجم: ابوالحسن تهامی. بر اساس ترجمه انگلیسی Henry Graham Dakyns). زندگی کوروش (کوروش نامه Cyropedia). چاپ دوم. تهران: انتشارات نگاه،

گزنفون(سنفون). مترجم: خشایار رخسانی. زندگی نامه کوروش بزرگ (کوروش نامه Cyropedia). انجمن پژوهشی ایرانشهر

فوتیوس. مترجم: کامیاب خلیلی. خلاصه تاریخ کتزیاس از کوروش تا اردشیر(معروف به خلاصه فوتیوس). چاپ نخست. تهران: انتشارات کارنگ،

حکیم ابوالقاسم فردوسی. شاهنامه

یاری نامه ها :

عبدالعظیم رضایی. تاریخ ده هزار ساله ایران. چاپ پانزدهم. انتشارات اقبال،

دکتر جلال خالقی مطلق. مجله ایران‌شناسی. سال هفتم، بهار ۴، شماره

با سپاس از:

تارنمای ایران بوم

تارنگار سرزمین آریایی

 

این مطلب توسط علی مسعودی* بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۳/۱۰/۱۵ - ۱۸:۱۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)