چرا آنقدر نگاهت بی قراره،چرا این خونه آرامش نداره،بگو کی زندگیتو تلخ کرده،چرا دستهای تو اینقدر سرده،کدوم بی رحمی رویاتو سوزونده که از لبخند تو چیزی نمونده،نمیزارم که چشمات خیس باشه،دارم میرم که حالت روبه راه شه،میون این همه نامهربونی،دارم میرم که تو عاشق بمونی،شکسته این دل غمگین تنگم،دارم میرم با یه دنیا بجنگم ،جدایی از تو سخته اما میرم،میرم تا خنده هاتو پس بگیرم،حالا که بغضمون طاقت نداره چه خوب میشه اگه بارون بباره،حلالم کن اگه گریه کردم دعا کن کم نیارم برنگردم،از امشب با خیالت همنشینم،دعا کن خوابتو هرشب ببینم،نمیدونی که قبل از رفتن چه مردایی رفتن برنگشتن،چشای خیلی ها از عشق تر شد،دلاشون به خدا نزدیکتر شد،منم باید برم طاقت ندارم دیگه خوابه خوشو راحت ندارم،توهم هر شب بشین ماهو نگاه کن برای حال و روز من دعا کن.