فراموش کردم
رتبه کلی: 1101


درباره من
سلام
اسمم زهراست
22سالمه
ساکن تهران
متأهل
.
.
.
.
.
من
آتشفشان کوچکی هستم که منفذش بسته است!!!


گاهی دلم از هرچی آدمه میگیره
گاهی دلم دو کلمه حرف مهربانانه میخواد
نه به شکل "دوستت دارم"

نه به شکل "بی تو میمیرم"


ساده


شاید مثل....


دلتنگ نباش...
فردا روز دیگریست...!



و در آخر:

خدایا!
پشت حصار تکرار خطاهایم بنویس:

جوانی....



مرسی


یاحق...
زهراااااااااا (khalesooske )    

آشناهای غریب.....

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۹/۰۱ ساعت 01:13 بازدید کل: 121 بازدید امروز: 100
 

گریه

 

آشناهای غریب همیشه زیادند

آشناهایی که میایند و میروند

آشناهایی که برای ما آشنایند

ولی ما برای آنها...

نمیدانم واقعا چرا و چگونه میشود

که همه روزی

آشنای غریب میشوند

یکی هست ولی نیست

یکی نیست ولی هست

یکی میگوید هستم ولی نیست

یکی میگوید نیستم ولی هست

و در پایان همه بودنها و نبودنها

تازه متوجه میشوی

که:
یکی بود هیشکی نبود

این است دردی که درمانش را نمیدانند

و ما هم نمیدانیم

که آن یکی که هست کیست

و آن هیچکس کجاست

کاش میشد یافت

کاش میشد شکستنی نبود

کاش میشد زیر بار این همه بودن و نبودن

خرد نشد.....

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۹/۰۱ - ۰۱:۱۳
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)