فراموش کردم
رتبه کلی: 1101


درباره من
سلام
اسمم زهراست
22سالمه
ساکن تهران
متأهل
.
.
.
.
.
من
آتشفشان کوچکی هستم که منفذش بسته است!!!


گاهی دلم از هرچی آدمه میگیره
گاهی دلم دو کلمه حرف مهربانانه میخواد
نه به شکل "دوستت دارم"

نه به شکل "بی تو میمیرم"


ساده


شاید مثل....


دلتنگ نباش...
فردا روز دیگریست...!



و در آخر:

خدایا!
پشت حصار تکرار خطاهایم بنویس:

جوانی....



مرسی


یاحق...
زهراااااااااا (khalesooske )    

تجربه بی تو بودن ....

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۹/۰۳ ساعت 01:53 بازدید کل: 129 بازدید امروز: 105
 

کلاغ

کلاغ ها

با تیر چراغ برق کنار می آیند

که جرات زدن به آسمان عصر دلگیر جمعه را ندارند..،

و من با سیگارم به توافق می رسم

که تمام سوخته شان را مقیم دفتر شعر کنم...

حالا من هندسه یک عصر جمعه را

در مساحت هاشور خورده نبودنت خوب می فهمم

وقتی در ابعاد یک پنجره که به زور باران پاییزی هم دلش وا نمی شود..،

مدام بی کسی های دو مجهولی ام را حساب می کنم..

من با تمام بی کسی پشت پنجره تفسیر جامع یک عصر جمعه ام..

نشان به آن نشان که

با تمام صغری کبری چیدن هایم بارها ثابت کرده ام که

جمعه دلگیری غروبش را از چشم تو نتیجه می گیرد

که شمارش هر کلاغ دلگیر، روی سیم برق

تکرار تجربه بی تو بودن است..

کلاغ ها

تن به حل معادله مجهول دلگیری آسمان نمی دهند..،

و تمام استدلال ها کفاف دلگیری های شعرهای عصر جمعه را...

وقتی

دلگیری این آسمان پاپیچ بال کلاغ ها می شود

و دلتنگی تو

پاپوش می دوزد برای

تمام شعرهای نانوشته من...

این مطلب توسط امین داودی بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)