داروی تمام دردها توحید است

وقتی که شَوی به مال و مکنت احراز
مالِ تو شود جان و تو چون بارانداز
دیگر ننوازی به شرف سازت را
اموال تو میشود خدا در آواز
قدرت شَوَد اسب و تو سواری بر آن
گرگی تو وَ طعمه شهوت افسونساز
امکان و اراده داری و میتازی
می بلعی و می دری به جادویت باز
درگیر حسد و عقده ها می گردی
دنیای تو میشود بدو زشتی ساز
معیارو مراتبت فقط ثروت هست
غافل که بخواند عاقل آن را امراض
تقوا چو حصار ؛چون فرو می ریزد
شیطان ببرد بسوی خود چون مرتاض
داروی تمام دردها توحید است
ایمان و عمل دوبال در این پرواز.

احمدیزدانی