درباره من

من آن پروانه عشقم که بی بال و پرم کردند
چوشمع از آتش زهر ستم خاکسترم کردند

من آن گنجینه علمم که بعدازظهر عاشورا
کبود از تازیانه همچو مادر پیکرم کردند

به روی زین زهرآلود بنشاند و همچون گل
به جرم باغبانی ولایت پرپرم کردند

به جرم انکه فرزند علی و فاطمه هستم
به جای آب خوناب جگر در ساغرم کردند

من آن یادآور خونین کربلا بودم
که در دشت شهادت با پدر همسنگرم کردند

به چشم خویش دیدم تارک خونین اکبر را
سپس از داغ قاسم رخت نیلی در برم گردند

کنار نهر علقم قطعه قطعه پیکری دیدم
که جای اشک خون جاری ز چشمان ترم کردم

جهان در پیش چشمم تیره و تاریک شد آندم
که با تیر سه شعبه بی یلی اصغرم کردند

خودم دیدم به روی نی سر فرزند زهرا را
از این ماتم به صبر و استقامت باورم کردند

خودم دیدم نمازش را نشسته عمه میخواند
که زنده یاد آن پهلو شکسته مادرم کردم 
 

درج شده در تاریخ ۹۵/۰۶/۱۹ ساعت 01:14

کاربران آنلاین (2)

VvXvF کاکتوس