پسر دختر زیبایی را دید.شیفتش شد.چندساعتی باهم توخیابون قدم میزدن که یهویه بنزگرون قیمت جلوی پاشون ترمززد.دختره ب پسره گفت:خوشگذشت ولی نمیتونم همیشه پیاده راه برم بای.نشست توی ماشین راننده بهش گفت:خانم ببخشیدمن راننده این اقاهستم لطفأپیاده شید...... تاریخ درج: ۹۲/۰۴/۰۱ - ۱۶:۵۶( 0 نظر , 96
بازدید )
دختره هیکلِش برداشتی آزاد از پاندای کونگفو کاره،اونوقت تو پروفایلش نوشته:"آنقدر ظریفم که با یک نگاه بیمحبت میشکنم ..."!!!عزیزم شما با تبر نادرشاه افشار هم نمیشکنی!!!برو با خیال راحت به زندگیت برس! :)))))... تاریخ درج: ۹۲/۰۳/۲۷ - ۲۰:۵۶( 0 نظر , 106
بازدید )