درباره من یارب تو او را همچو من بر غم گرفتارش مکن
در شهر غربت ای خدا هرگز تو ازارش مکن هر چند او از رفتنش چشمان من گریان نمود لیک ای خدای مهربان از غصه پر بارش مکن . . . آرزو دارم شبی عاشق شوی آرزو دارم بفهمی درد را تلخی برخوردهای سرد را میرسد روزی که بی من لحظه ها را سرکنی میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی میرسد روزی که شبها در کنار عکس من نامه های کهنه ام را مو به مو ازبر کنی . . . آمدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد / عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد آمدم تا از سر دلتنگی ام گریه تلخی در آغوشت کنم اما نشد نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم سعی کردم فراموشت کنم اما نشد . . . ما بخار شیشه ایم ؛ نازمون کنی اشکمون در میاد چه برسه فراموشمون کنی ! . . . . درسته که یه روزی فراموش می کنی و یه روز دیگه فراموش می شی ولی اینو بدوناینجا زمین است رسم آدم هایش عجیب است! اینجا گم که می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند، فراموشت می کنند فراموش شدگان هرگز فراموش کنندگان را فراموش نمی کنند برایم مهم نیست چه میشود؛ به همه ی باورهایم سوگند هیچ چیزی برایم مهم نیست! فراموشت نمیکنم یک کلام و این یعنی نهایت خوشبختی!! تنها یک برگ مانده بود درخت گفت: منتظرت میمانم! برگ گفت: تا بهار خداحافظ! بهار شد ولی درخت میان آن همه برگ دوستش را فراموش کرده بود تو آسمون عاشقی ستاره پیدا نکنی مدیون اشکای منی اگه فراموشم کنی . . . . .تا که بودیم ، نبودیم کسی / کشت ما را غم بی هم نفسی تا که خفتیم همه بیدار شدند / تا که مردیم همگی یار شدند قدر آن شیشه بدانید که هست / نه در آن لحظه که افتاد و شکست . . . . . . . .تو دل منو شکستی و لی من دل تو رو نمی شکنم چون یک دل شکسته بهتر از دو دل شکسته است . . . . . . .چقدر سخته کسی رو که دوستش داری نتونی بهش بگی که دوستش داری وچقدر بده که کسی تورو دوست داشته باشه واینو نتونه بهت بگه . . . . چقدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیزی بجز سلام نتونی بگی . . . . . . |
تپش دل
(landan )
برچسب ها:
1
2
3
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (1)
|