فراموش کردم
رتبه کلی: 3425


درباره من
tarikh tavalode ekant
1394/2/28


Midoni
Bayad befahmi vagti delet migire
Tanhayii!
Bayad yad begiri az hichkas tavago nadashte bashi!
Bayad adat koi harkasi ke ba kasi dard O del nakoni!
Bayad dark koni har kasi moshkelate khodesho dare!
Bayad befahmi vagti
Narahati
Deltangi
Ya bi hoseleii
Hich kas hoseleye toro nadare!



singel :D

_________
____
_____
____
__
_
_
___
______
_______
_________
___________
____________
_____________
____________
___________
_________
_______
______
___
_
_
__
____
_____
____





ZeNdEgIyE sAgI
_Mr.silarow_ (lash-I3oy )    
   
عنوان: Adamiyat
Adamiyat
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 176 بازدید امروز: 175

این تصویر توسط میثم عظیمی. بررسی شده است.
توضیحات:


hosele nadari
Ctrl+W



تن آدمی شریفست به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت شغبست و جهل و ظلمت
حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد
که همین سخن بگوید به زبان آدمیت
مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت
اگر این درندهخویی ز طبیعتت بمیرد
همه عمر زنده باشی به روان آدمیت
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
بنگر که تا چه حدست مکان آدمیت
طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت
به در آی تا ببینی طیران آدمیت
نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم
هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ببارای ابر طوفانی که اینجا آدمیت مرده است
بر این دنیای ظلمانی که اینجا آدمیت مرده است

در این بیغوله دلهائی به خون بنشسته از همنوع خود

بدست آید به ارزانی که اینجا آدمیت مرده است

در اینجا کس نمی فهمد ز معنا آدمیت را درست

چو فرزندی دبستانی ، که اینجا آدمیت مرده است

نمی گیرد کسی از آدمیت ها دگر اینجا سراغ

زمین شد خاک ویرانی که اینجا آدمیت مرده است

نظر بر معصیت کاران اگر بعد از گنه انداختی

نمی بینی پشیمانی که اینجا آدمیت مرده است

به نام دین و قران خون فرزندان آدم ریختند

تباه شد رسم یزدانی که اینجا ادمیت مرده است

گلو را خنجری می بُرد و قصابش خدا را یاد کرد

بدیدم از مسلمانی که اینجا آدمیت مرده است

خبر داری تو ای آدم که در انزار مردم های مرد

تجاوز شد به انسانی که اینجا آدمیت مرده است

چو کالایی در این بازار دنیائی تن ادم خریدارند

تنی عریان عریانی که اینجا آدمیت مرده است

اگر دستی به یاری کس در این دنیا به سویت آورید

نظر دارد به عدوانی که این جا آدمیت مرده است

سر سجاده رو در روی یزدان می نشنید آدمی

ولی در راه شیطانی که اینجا ادمیت مرده است

جهان با خون انسانها کویر کینه را می داد آب

چو بر لبهای عطشانی که اینجا آدمیت مرده است

پس ای انسان چرا از خود نمی پرسی حقایق ها چه شد ؟

مگر داری تو برهانی ؟ که اینجا آدمیت مرده است

حقایق از غبار رفته بر آینه ها روشن نگشت

در این دنیای عصیانی که این جا آدمیت مرده است

تو ای آدم چه می خواهی از این دنیای نامردی و درد

که دارد خوی حیوانی که اینجا آدمیت مرده است

نظز کن اندکی با عشق و با ایمان خدا را بی ریا

اگر داری تو ایمانی که این جا آدمیت مرده است

 
 
 
 
درج شده در تاریخ ۹۵/۰۵/۲۵ ساعت 14:56
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (0)