امشب
ز پرچین خیال
گذر خواهم کرد
در تقاطع رویا
به دور ز چشم مرد گل فروش
با ترسی شیرین
شیطنت می کنم
شاخه گلی سرخ
می ربایم
با خیالت
سنگفرش آرزو را
گاه دوان دوان
گاه خرامان
می پیمایم
هنوز به کوی تو نرسیده
عطر تنت
چو نسیمی ز بهشت
شامه ام را می نوازد
مرا با نام شبم
فرا بخوان
دلم هبوط ز رویا
تعبیری حقیقی
ز رویایت می خواهد
|