خصیصه ی آزادی انسان در مفهوم اولیه خود خارج از چهارچوبهای اجتماعی و مستقل از سایر خصایص او دامنه ای وسیع دارد.اما در بازشناسی خصیصه آزادی این واقعیت به چشم خواهد آمد که انسان دارای خصوصیتها ونیازهای متنوع و متعدد است ومطالعه یکی از خصوصیات فطری انسان بدون توجه به سایر خصوصیات ونیازهای او به نتیجه ای غیر واقعی وتخیلی خواهد انجامید .
درست است که انسان فطرتا آزاد آفریده شده است واین آزادی در نظر نخست قیدی ندارد ولی به واسطه ی تاثیر سایر تمایلات فطری بر خصیصه ی آزادی آدمی به طور سرشتی به رهایی از بندهای ظالمانه و مزاحم تمایل دارد و قیدی را که لازمه ی نظم و امنیت باشد با تمایل فطری می پذیرد بدین ترتیب آزادی در همان ظرف فطرت خود به خود محدوده ای دارد.
شاید بارها این موضوع را در کتاب آسمانی (قران کریم) خوانده ایم که وقتی خداوند دست به کار خلقت انسان شد فرشتگان نافرمانی آدم را یاد آور شدند وعلت خلقت موجودی چنین عصیانگر را از خالق پرسیدند و خداوند علت را حکمتی دانست که فقط او از آن آگاه است .آشکار است که خداوند رحمان خلق موجودی را اراده کرده که بر خلاف موجودات دیگر از قدرت ذاتی انتخاب و عصیان برخوردار بود موجودی که آزاد آفریده شد. ادامه دارد......