لطفا جاوا اسکریپت را فعال نمایید
Play Video
Foreground
---
White
Black
Red
Green
Blue
Yellow
Magenta
Cyan
---
Opaque
Semi-Opaque
Background
---
White
Black
Red
Green
Blue
Yellow
Magenta
Cyan
---
Opaque
Semi-Transparent
Transparent
Window
---
White
Black
Red
Green
Blue
Yellow
Magenta
Cyan
---
Opaque
Semi-Transparent
Transparent
Font Size
50%
75%
100%
125%
150%
175%
200%
300%
400%
Text Edge Style
None
Raised
Depressed
Uniform
Dropshadow
Font Family
Default
Monospace Serif
Proportional Serif
Monospace Sans-Serif
Proportional Sans-Serif
Casual
Script
Small Caps
Defaults
Done
سالهاست
در این وادی تنهایی
دوست داشتنم جرم شد و
فریادم جرم تر”
شعرم محکوم به بی مخاطبی شد و
خودم شاعر یک طرفه”
ولی در من
دوست داشتنت
و خیالت
ضرب در آسمانهاست”
جای تک تک عکسهایت
و تک تک جمله هایت
روی تنم درد می کند”
من آنم که رفتن را بلد نمی شود
امسال پاییز
زیر همه ی خش خش های باورم به تو
گامهای تردیدی بود
که حاصلش دیوانگی دوست داشتنی
آمیخته با غم پاییز غم انگیزم شد”
من مرگهاست
نه امیدوار به چیزی هستم
نه هراسان از چیزی
ولی من و زایش این همه
رویای لال
منصفانه نبود
من با تو شادی کوچکی داشتم
هر روز غزل خوان و باده به سر
می آراستمت
ولی اینگونه شد
من و مشق گریه هایم
از برگ ریزان جلو زدیم..
می شود بدانی
چه شد”
در بُهت محض
نگاهی به خاطراتی که ذره ذره اندوخته ایی
مثل پولهای قلک
سلام هارا دانه دانه جمع کنی
جزء به جزء نگاهها را از بر کنی
مثل تصاویر کتاب کودکی
روزی ده ها بار نامی را بسرائیی
مثل لالایی مادر
آشیــان بی پناهــی دلت ، دلــهایی باشــد
و ُ
نگاه آرزوهـایت به سخــاوت دستــانــی
اما
دست از سرت برندارد کابوس
بی تویی”
در همه چهره ام
در ذهنم پخش می شوی
می دوی
شبیه واژه های ناگهان در اکنونم”
ردِ خاموشی تنها شمعی هستم
که ردِ قدمهایت
مسیر گذرم شده
و تا ابد می آفرینمت
ای شعر بی مخاطب من.....