شارلاتان کسی است که خود را واجد توانمندیها و ویژگیها و دانشی معرفی میکند که فاقد آنهاست. این واژه، کلمهای ایتالیایی است که معنای آن در گذر زمان، همچون بسیاری واژههای دیگر، تغییر کرده است. در ایتالیای قرن شانزدهم میلادی، شارلاتان به کسی گفته میشد که با اغراق و گزافه و طمطراق سخن میگفت. سپس داروفروشان دورهگرد، که در میادین عمومی گاه دندان هم میکشیدند، شارلاتان خوانده شدند، و بعدتر این لقب به کسی داده شد، که ادعای ایجاز در مداوای بیماریها داشت. امروزه، شارلاتان بیشتر به کسی گفته میشود که برای تحقق اهداف خود از دروغگویی رویگردان نیست، یا فردی که به دنبال شهرت و آوازه است، و با سوءاستفاده از زودباوری و عدم اطلاع مردم، ادعاهای ناصحیحی را در مورد خود، مطرح میکند.
اینچنین، شارلاتانیسم مرام و مسلکی میشود که فرد یا افراد (گروه)ی خود را چنان مینمایانند که نیستند؛ چنان میگویند که باور ندارند؛ چنان وعده میدهند که بر متحقق ساختن آن، توانا نیستند. شارلاتانیسم، ایدئولوژی افرادی میشود که برای نیل به اهداف خویش، از اینکه خود را واجد ویژگیها و اطلاعات و توانمندیهای خاص بدانند هراسی ندارند، به آسانی دروغ میگویند و خود را قادر به انجام اقداماتی توصیف میکنند که هرگز صلاحیت و بضاعت آن را ندارند.
پ.ن: مطلب فوق بدون هیچ منظور خاصی بیان شده، از تایید برداشت های جهت دار شخصی معذورم. با تچکّر