گویا این عدم هماهنگیهای شهرداری و آب و فاضلاب دست بردار این مردم نیست! اینطور به نظر میرسد که هر کدام زور خودشان را میزنند تا بگویند حرف اول را من در شهر میزنم!
کوچهای که با هزاران زحمت و پول جمع کنیِ اهالی آسفالت میشود، دو روز بعد کارگران زحمتکش آب و فاضلاب مشغول کندن آن هستند، این وسط کسی هم نیست بگه: آخر بگذار دو روزی از آسفالت نورسیده بگذرد بعد بساطت را پهن کن! به شهرداری بگویی تقصیر را سانتر میکند به سمت آب و فاضلاب! ایشان هم میگویند این ازم اجازه نگرفته!
این بار دیگر حدیث یک کوچه نیست، روایت ورودی شهرک اندیشه است که چند سالی بود در وضعیت اسفباری قرار داشت، بعد از مدت ها آسفالت شد، مردم خوشخیال هم خیال کردند که لااقل به این گوشه از شهر یک چسب زخمی زده شده امّا زهی خیال باطل؛ گذشت زمان نشان داد وضعیت این قسمت از ورودی طوریِ که فقط یک آهنگ پت و مت در پس زمینه کم دارد!
با این پیش فرض که: این پروژه دوسال اتمامش طول کشیده و 790 میلیون تومان _به ادعای شهرداری_ هزینه دربرداشته است و هم چنین با عنایت به این نکته که حق هر شهروند ایرانی «پرسش» است، از آقایان مسئول میپرسیم:
-چرا هیچ یک از دوستان به ذهنشان نرسیده که از این محل کذایی فاضلابی هم قرار است بگذرد؟
-چرا احدی دلش به این پول بیت المال نسوخته که عین علف خرس در این وسط دود شده و از بین رفته است؟
-چرا کسی در جبههی مردم قرار نگرفته که اجازهی این دوبارهکاری را ندهد؟
-این اپیدمی آسیب زدن به اموال مردم توسط ادارات و نهادهای دولتی تا کجا باید ادامه یابد؟
-حتماً باید در هر اتفاق شهر، آسمان غرنبهوار فریاد برآوریم تا شاهد ورود ریش سفیدان شهر به ماجرا شویم؟
و هزاران سوال بیجوابی که عمراً جوابی برایشان بگیریم، میگویید نه؟ این خط این هم نشان.
تنها راه حلی که برای این اتفاق باقی میماند عذرخواهی رسمی هردو نهاد درگیر در این اتفاق رخ داده است تا به احترام مردم اشتباه و ندانم کاری خود را قبول کرده و با پیشانی سفید از محضر ولینعمتانشان طلب عذر کنند؛ ماسماسک ساعت را فشار می دهیم به نشانهی استارت زمان؛ آقایان بفرمایید این گوی و این میدان