رتبه کلی: 843
خواستگاری خر
منبع : http://poem77.persianblog.ir/
درج شده در تاریخ ۹۱/۰۴/۱۶ ساعت 11:29
بازدید کل:
858 بازدید امروز: 137
خری آمد بسوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش
برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات را دوست داری
خر مادر بگفتا ای پسر جان تو را من دوست دارم بهتر از جان
ز بین این همه خرهای خوشگل یکی را کن نشان چون نیست مشکل
خر از شادمانی جفتکی زد کمی عرعر نمود و پشتکی زد
بگفت مادر به قربان نگاهت به قربان دو چشمان سیاهت
خر همسایه را عاشق شدم من به زیبائی نباشد مثل او زن
بگفت مادر برو پالان به تن کن برو اکنون بزرگان را خبر کن
به آداب و رسومات زمانه شدند داخل به رسم عاقلانه
دو تا پالان خریدند پای عقدش یه افسار طلا با پول نقدش
خریداری نمودند یک طویله همانطوری که رسم است در قبیله
خر عاقد کناب خود گشائید وصال عقد ایشان را نمائید
دوشیزه خر خانم آیا رضائی به عقد این خر خوش تیپ در آیی
یکی از حاضرین گفتا به خنده عروس خانم به گل چیدن برفته
برای بار سوم خر بپرسید که خر خانم سرش یکباره جنبید
خران عرعر کنان شادی نمودند یونجه کام خود شیرین نمودند
به امید خوشی و شادمانی برای این دو خر در زندگانی
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۴/۱۶ - ۱۱:۳۹
برچسب ها:
1
2
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید.
ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.