نامم زن است....... زمانی زنده به گورم می کردی" گاه سنگسار..... گاه مرا ضعیفه می خوانی ..... گاه لچک به سر ....... ومن ازهر " مردی " که تویی" """مردترم""" همان وقت که تو عربده می کشی " ومن به حکم آبرو داری پنجره را می بندم !!!! همان وقت که من درد می کشم " وتو پدر می شوی ....... و باور کن " که من از تو "" مرد ترم"" همان وقت که در تاکسی " زانویت را به زانویم می سایی " ومن خودم را جمع می کنم " و آهسته می گویم : آقای راننده لطفا نگه دار! وباز من از تو "" مرد ترم"" همان وقت که پیش پاهایم ترمز می زنی و می گویی چند؟؟ ومن رویم را بر می گردانم .... وتو نمی دانی که دلم چگونه می گرید ... گریستنی سخت" دور از اندیشه بیمار تو ......... و باور کن که همان وقت درست همان وقت ""من از ""تو"مردترم"" زن عشق زاید........... وتو برایش نام انتخاب می کنی !! او درد می کشد......... وتو نگران از اینکه بچه دختر نباشد......!!! او بیخوابی می کشد.... وتوخواب حوریان بهشتی میبینی!!!! او مادر میشود وهمه جا میپرسن: نام پدر؟!!!! باز هم به خود می گویی مرد؟؟؟؟