درباره من مینویسم از دغدغه هام و از حقایقی که در دنیای اطرافم با بی رحمی محض بهم ریشخند میزنن...
متاسفانه بعضی ها هستند که : بی غذا ، دو ماه دوام می آورند ؛ بی آب ، دو هفته ؛ بی هوا ، چند دقیقه ؛ و بی "وجـــدان" ، سالهای سال ------- -------- -------- ماه من غصه چرا؟! آسمان را بنگر، که هنوز، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد! یا زمینی را که، دلش از سردی شب های خزان نه شکست و نه گرفت! بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر عشق کشید و در آغاز بهار، دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت، تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست! ماه من غصه چرا؟! تو مرا داری و من هر شب و روز آرزویم همه خوشبختی توست! ماه من! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن کار آنهایی است، که خدا را دارند ... ماه من! غم و اندوه، اگر هم روزی، مثل باران بارید یا دل شیشه ای ات، از لب پنجره ی عشق، زمین خورد و شکست. با نگاهت به خدا، چتر شادی وا کن و بگو با دل خود، که خدا هست، خدا! او همانی است که در تار ترین لحظه ی شب، راه نورانی امید نشانم می داد ... او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد، همه ی زندگی ام، غرق شادی باشد ... ماه من! غصه اگر هست، بگو تا باشد، معنی خوشبختی، بودن اندوه است ...! این همه غصه و غم، این همه شادی و شور چه بخواهی و چه نه، میوه ی یک باغند همه را با هم و با عشق بچین ... ولی از یاد مبر؛ پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از مژده ی عشق! و در آن باز کسی می خواند؛ که خدا هست، خدا! و چرا غصه؟! چرا؟! |
زیر آسمان بی ماه
(m-miyanaliam )
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|